شعور و نفس
سنسورها یا حواس دریافتی ما جهت ارتباط (LOAD)با دنیای اطراف (MATRIX) از طریق 5 حس و یا دستگاه عمل می کنند که عبارتند از : چشائی ، لمسی ، بینائی ، بویائی و شنوائی . ولی هیچیک صاحب مکانیسم غائی جهت ادراک و شعور نیستند. بدین معنی که ، چشم نمی بیند، گوش نمی شنود، پوست لمس نمی کند و زبان نمی چشد .تمامی دستگاههای فوق دارای کابل های ارتباطی جهت انتقال اطلاعات به سیستمی بنام مغز هستند. مغز نیز مخزنی جهت دریافت و آنالیز اولیه اطلاعات ، کنترل فیزیکوشیمیائی ، مکانیکی - الکتریکی و حرکتی و در نهایت بایگانی کردن اطلاعات است نه بیشتر
.(In Put & Save)
شعور و ادراک ، تفسیر و تصویری حقیقی از واقعیت است که در نفس رخ میدهد . انسان و سایر مخلوقات ، در جهان فنا پذیر(MATRIX) دارای جسم ، نفس و روح هستند .نفس پردازشگر مخیر به انتخاب الهامات است (فالهمها...).
روح : از الله، الرحمن ، یهوه ، اله، اهورا (یا به هر زبانی ، پدید آورنده مهربان) منشاء میگیرد.(قل الروح من امر ربی...و نفخت فیه من روحی) .اطلاعات در باره روح اندک است. اغلب عالمان و عوام ، روح و نفس را به اشتباه ، یکی فرض کرده و آنچه که به نفس تعلق میگیرد را به روح نسبت می دهند. و جملات عوامانه احضار روح ، خروج روح از کالبد ، ارواح سرگردان و عذاب روح در بین مردم شایع هست. در حالیکه قرآن در باره روح به آیه زیر اکتفا نموده است:
یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا (اسراء/85) :
از روح می پرسندت ، بگو روح از امر پروردگارم هست و جز اندکی از علم داده نشدید .
لکن در باره نفس به تفصیل ، آیات ارسال شده است که در مبحث نفس به آن خواهیم پرداخت.
...و لا تایئسوا من روح الله انه لا یایئس من روح الله الا القوم الکافرون(یوسف/87):
و از روح الله مایوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از روح خدا مایوس می شوند.
جسم: مخلوق خداست . همه موجودات، صاحب جسم هستند .
گستره جسم در انرژی(بوزونها) و ماده(فرمیونها) متفاوت است .
شروع خلقت جسم جن از طیفی از نار نفوذ کننده بوده است:
( و الجان خلقناه من قبل من نار السموم…حجر/27)
و شروع جسم انسان از خاک است:
(...بدا خلق الانسان من طین...سجده/7).
پذیرفتن نظریاتی در ارتباط با سلسله مراتبی تکوین جسم انسان از لجن حاوی متان به تک یاخته ها تا نئاندرتال و سپس به شکل کنونی به مطالعه و تحقیق بیشتر نیازمند است. به هر حال آغازی از خاک(تراب ،طین،طین لازب،حما مسنون=گل بد بو ) به مراتب پست تر از آغازی نئاندرتالی است.
و اذ قال ربک للملائکه انی خلق بشرا من صلصل من حماء مسنون(حجر/۲۸): و
هنگامی را که پرودگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گل خشکیده ای که از گل بدبویی گرفته شده ، می آفرینم.
مرگ در جسم هر مخلوقی( از تک یاخته تا ستاره ) حتمی و قطعی است.
کل من علیها فان (رحمن/26)
الله یتوفی الانفس حین موتها)...زمر/42)
و نفس و ما سویها (شمس/7) : قسم به نفس و آنکه آنرا منظم ساخته. فالهمها فجورها و تقویها(شمس/8): سپس شر و خیر را به آن الهام کرده است.
شعور لاجرم در نفس باید جاری شود (علمت نفس ما احضرت..- تکویر/14) و (علمت نفس ما قدمت و اخرت..انفطار/5).
نفس واقعیت ماست که مخلوق دست الله الرحمن است. نفس مخلوقی است که لیاقت دوستی با الله را می یابد.نفس ، خلیل اللهی ، کلیم اللهی، روح اللهی و حبیب اللهی را در می نوردد و به مقام الیه راجعون می رسد.
اله، هستی بخش نفس است. نفس، مخلوق اله زیبای بی همتا ست. همان احسن الخالقین.
لقد خلقناالانسان فی احسن تقویم...(تین/4). نفس ، عبد اله است؛ نه در تظاهر و نسک، بلکه در واقعیتی مطلق! اتدعون بعلا و تذرون احسن الخالقین(صافات/125) .
این عهد و دینی فطری و قیم در صراطی مستقیم به سوی حق است . فاقد از هر شکل ، ادعا، رویا ، تصور و اجباری ! روان و سلیس و فی البداهه- بی تکرار!
شعور جزء لا ینفک نفسی ست که قرار است در بین خیر و شر ، مخیر به انتخاب گردد(فالهمها فجورها و تقویها). او باید به عهد و دین الست بربکم عمل کند و بلی را در سپاسی دلپذیر ، توکلی عمیق، فاقد از هر گونه شرک و کفر در شاکله ای حقیقی؛ پاسخ گوید!
پنهان کاری، گناه، هدایت، تشکر، تلاش، تزکیه، حسادت، نیکی، بدی، خدعه، مکر، انفاق، ظلم، گمراهی و خسران، تغییر و کلا فجور و تقوی در نفس حادث خواهد شد.
یخفون فی انفسهم- و من یکتسب اثما...علی نفسه - فمن اهتدی ...لنفسه - من شکر...لنفسه - من جاهد...لنفسه- من تزکی...لنفسه - من یبخل فانما یبخل عن نفسه- ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها- ما یخادعون الا انفسهم و ما یشعرون – و ما تنفقوا ...فلا نفسکم- ربنا ظلمنا انفسنا - ما یضلون الا انفسهم-قدخسرو انفسهم -...حتی یغیروا ما بانفسهم.
(عمران/154نسا/111یونس/108نمل/40عنکبوت/6فاطر18محمد/38اسرا/7بقره/9بقره272اعراف23عمران/69اعراف/53رعد/11).
آنچه هست در نفس است (تعلم ما فی نفسی و لا اعلم ما فی نفسک... - مائده/116).
در نفس مرگی رخ نخواهد داد و در این واقعیت مجازی (دنیا)، مرگ و حیات برای ابتلا نفس خلقت یافته است.
الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا...(ملک/2): کسی که مرگ و حیات را آفرید تا بیازماید کدامیک از شما، بهترین را عمل می کنید.
حفاظت بر نفس ما رخ داده است(ان کل نفس لما علیها حافظ...- طارق/4).
نفس مرگ ندارد .شاید باور نکنید! به آیات زیر توجه فرمائید:
الله یتوفی الانفس حین موتها... یعنی : الله نفوس را حین مرگ (جسم) بطور کامل دریافت میکند.
و لو تری اذ الظالمون فی غمرات الموت و الملائکه باسطو ایدیهم اخرجوا انفسکم )...انعام/93 ) :
و اگر ببینی هنگامی را که ظالمان در شدائد مرگ (جسم) فرو رفته اند و ملائک دستها را گشوده ، به آنان میگویند نفستان را خارج کنید...
کل نفس ذائقه الموت ثم الینا ترجعون (عنکبوت/57 :(
هر نفسی مرگ را میچشد پس بسوی ما باز میگردد(نمی فرماید نفس می میرد ).
قرآن می فرماید که در نفس (حقیقت ما ) مرگ رخ نمیدهد بلکه نفس(ما) هنگام مرگ جسم ، چشیدن، دریافت شدن و یا خارج شدن را شعور خواهد کرد و بلافاصله بطور کامل بسوی درک و شعور کردن عالم بعدی رد می شود. باور کردن جملات فوق، ایمان(باور) به و الیوم الآخر است.
چشم، لب، دست، پا، قلب صنوبری، مغز گردوئی شکل، نخاع، مخ، مخچه، ریه، کلیه، کبد، معده، اسکلت، پوست، مو، ناخن، سیستم گردش خون و هزاران دستگاه و میلیاردها میلیارد سلول ، ابزار و لانه ای جسمانی جهت سیر شعور نفس در این واقعیت مجازی (دنیا) هستند. چرا؟
زیرا:
الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا...(ملک/2):
کسی که مرگ و حیات را آفرید تا بیازماید کدامیک از شما(نفوس)، بهترین را عمل می کنید...
و لقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین(عنکبوت/3):
ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم، پس الله آگاه می کند کسانی را که راستگو یند و آگاه می کند دروغگو یان را.
آیا در عهد الست چیزی را مدعی شدیم که صداقت و کذب آن در ماتریکس دنیا مورد آزمون است؟
و لیعلمن الله الذین آمنوا و لیعلمن المنافقین(عنکبوت/11): و مسلما الله مومنان را می شناسد و بیقین منافقان را می شناسد.
...لیعلم الله من یخافه بالغیب...(مائده/94): تا معلوم کند الله، چه کسی در نهان از خدا می ترسد...
...و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب ان الله قوی عزیز(حدید/25):
و الله معلوم کند، چه کسی او و رسولانش را یاری می کند بی آنکه او را ببیند؛ الله قوی و شکست ناپذیر است.
لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی(بقره/256).
این دنیا(ماتریکس) و اجسادش(واقعیات مجازی) بین نفوس ما، دست به دست خواهد شد تا آشکار گردد:
و تلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین آمنوا و یتخذ منکم شهداء...(آل عمران/140):
و ما این روزها را بین مردم می گردانیم، تا الله، آشکار کند مومنان را و از میان شما شاهدانی بگیرد...
آیا پهن شدن و جمع شدن این گستره مجازی در بیگ بنگ کیهانی، با میلیاردها سموات و الارض برای آن بود که علام الغیوب به آگاهی برسد؟ در حالیکه او :
و ان ربک لیعلم ما تکن صدورهم و ما یعلنون(نمل/74):
و پروردگارت آنچه را در سینه هایشان پنهان می دارند و آنچه را آشکار می کنند بخوبی می داند.
تعلم ما فی نفسی و لا اعلم ما فی نفسک انک انت علام الغیوب(مائده/116):
آنچه در نفس من است می دانی؛ و آنچه در نفس توست، نمی دانم.بیقین تو از تمام پنهانها آگاهی.
این عظمت دهر جمع خواهد شد؛ زیرا آن کسی که آنرا بنا نهاده، وعده داده است؛ آنرا همچون طومار مکتوبی که پهن شد، جمع خواهد نمود:
یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب کما بدانا اول خلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین(انبیاء/104):
در آنروز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم، همانگونه که آفرینش را آغاز کردیم، آنرا باز می گردانیم؛ این وعده ای است بر ما، و قطعا آنرا انجام خواهیم داد.
پس از آن:
کل نفس بما کسبت رهینه(مدثر/38): هر نفسی در گرو عملی است که کسب کرده است.
...ثم توفی کل نفس ما کسبت...(بقره/281) ...و وفیت کل نفس ما کسبت...(آل عمران/25) یوم تجد کل نفس ما عملت...(آل عمران/30)...توفی کل نفس ما کسبت... (آل عمران/161)...و لا تکسب کل نفس الا علیها...(انعام/164)یوم تاتی کل نفس تجادل عن نفسها و توفی کل نفس ما عملت و هم لا یظلمون(نحل/111)و وفیت کل نفس ما عملت و هو اعلم بما یفعلون(زمر/70)الیوم تجزی کل نفس بما کسبت...(غافر/17).
یکبار صیحه ای (بانگی ) برخاست(بیگ بنگ) و واقعیتی مجازی به اسم دنیا آشکار شد و ما نفوس، مبتلا به این آزمون گشتیم .
پس از جمع آوری سوپ پخش شده کیهانی، مهلتی داده نخواهد شد. بار دگر صیحه ای بر خواهد خواست و همه در آن جمع خواهیم بود. برخواهیم خواست در حالیکه منتظرانی هوشیار هستیم!
و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیه اخری فاذا هم قیام ینظرون(زمر/68): و در صور دمیده می شود، پس همه کسانی که در آسمانها و زمینند می میرند، مگر کسانی که خدا بخواهد؛ سپس بار دگر در صور دمیده می شود، ناگهان همگی به پا می خیزند و در انتظار هستند.
بابت آنچه مرتکب شدیم؛ فدیه و رشوه ای پذیرفته نیست!
و لو ان للذین ظلموا ما فی الارض جمیعا و مثله معه لافتدوا به من سو ء العذاب یوم القیمه و بدا لهم من الله ما لم یکونوا یحتسبون(زمر/47):
اگر ستمکاران تمام آنچه روی زمین است مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهائی یابند؛ و از سوی الله برای آنها اموری ظاهر می شود که هرگز گمان نمی کردند.
آنچه نفوس ما به آن محتاج است ، بصیرت ، شعور و آگاهی است و پس از قضی الامر، شیون و ناله در جهنم سودی نخواهد داشت.
...سواء علینا اجزعنا ام صبرنا ما لنا من محیص(ابراهیم/21):
...یکسان است برای ما چه بی تابی کنیم و چه شکیبائی، تفاوتی برای ما ندارد؛ راه گریزی برای ما نیست.
اصلوها فاصبروا او لا تصبروا سوا ء علیکم(طور/16).
امروز می باید چاره ای اندیشید و از حفره آتش جهنم گریخت که فردا دیر است.
و اعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم..... کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله آیاته لعلکم تهتدون(آل عمران/103):
و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید؛ و نعمت الله را بر خود ، به یاد آورید که... شما بر لب حفره ای از آتش بودید،شما را از آن نجات داد؛ اینچنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می کند، شاید پذیرای هدایت شوید.