معرفی شعور و ادراک غیر بشری از دیدگاه وحی در قرآن۱۳

      

نوع ارتباط  جن و انسان

ارتباط و تماس جن با دنیای مادی(فرمیونی) و خاکی ما در چهار سطح زیر قابل تعریف است:

-  ارتباط نزدیک از نوع اول :

هر شش میلیارد انسان خاکی در کره زمین، متاثر از این نوع برخورد می باشند. در این مرحله از تماس، شیاطین جن تلقینات و وسوسه های نفاق انگیز و جاهلانه را جهت گمراه کردن بشر و سقوط او به کفر، تدوین و برنامه ریزی می کنند. لذا از فرزندان شیاطین با توجه به فزونی و کثرت جمعیت آنها، همواره قرینی برای فرزندان آدم موجود است.

قل اعوذ برب الناس..... من شر الوسواس الخناس – الذی یوسوس فی صدور الناس- من الجنه و الناس(سوره الناس):

بگو پناه میبرم  به پروردگار مردم..... از شر وسوسه گر پنهانکار – که درون سینه انسانها وسوسه می کند – خواه جن باشد یا انسان.

در این مرحله انگل جنی در شکلی مخفی از رویت، به زبان و گویش فرد میزبان ، تلقینات خود را در ذهن وی تکرار می کند. و یا از طریق دوست انسی فرد مبتلا در وی تاثیر می گذارد. چنانچه فرد آگاه باشد، می تواند با  استعانت از خالق حقیقی(الله) و تمرکز بر شکل جریان گمراهی از دام ملعون خبیث رهائی یابد. در توکل و ذکر کلمات زیر ، هوشیاری و فهم معانی از درجه اهمیت بسزائی برخوردار است:

و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین – و اعوذ بک رب ان یحضرون (مومنون/97-98):

و بگو پرورنده از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم – و از اینکه آنان نزد من حاضر شوند.

در غیر اینصورت اغوا در گمراهی مورد نظر(از قبیل پرخاشگری،شهوت،شک ،حسادت،حیله و دشمنی)تشدید می شود.

و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم(اعراف/200):

و هر گاه وسوسه ای از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر؛ که او شنونده و داناست.

....فانساه الشیطان ذکر ربه فلبث فی السجن بضع سنین(یوسف/42).

-   ارتباط  نزدیک از نوع دوم :

در این مرحله ارتباط بین شیاطین جن و انسانها به سطح هوشمندانه تری می رسد. این هوشمندی از جانب انسان رخ میدهد.بطوریکه بشر برای اهداف خود در راستای تکنیکهای تجربی با جنیان ارتباط بر قرار می کند.

و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا (جن/6) :

و اینکه مردانی از انسان به مردانی از جن پناه می برند و آنها سبب افزایش گمراهی وطغیانشان می شدند.

جلسات احضار جن که به جلسات احضار روح معروف گشته است، شکلی از این نوع برخورد می باشد که فرد احضار کننده و سایرین بر اثر جهل ، غافل اند که در ارتباط نوع دوم با جن به سر می برند.از آنجا که مراتب دریافت ما(نفس)و انتقال به برزخ توسط ملائک رسول مرگ، بطور کامل صورت می پذیرد لذا محال است که احضار نفسی (که به اسم احضار روح معروف گشته)رخ دهد مگر به اذن الله و نه به این شکل که در جوامع ایرانی و اروپائی رواج دارد . از نظر من دکان احضار روح مربوط به مدیومهای انسانی و جنیان می باشد . و در این سطح از برخورد ، موجود احضار شده ، جن است که با لینک شدن به سایر جنیان، اطلاعات حقیقی فرد متوفی را با به اختیار گرفتن تارهای صوتی حنجره مدیوم (حتی با تن صدای متوفی)به اطلاع حضار می رساند . در این حالت انسان و اطرافیان در برخورد نزدیک از نوع دوم قرار می گیرند.

دولتها غالبا در این نوع از ارتباطات، دارای تجربیات سری گسترده ای می باشند. امپراطوری ایالات متحده، آلمان و روسیه، سردمداران ارتباط نزدیک از نوع دوم و سوم می باشند. بطوریکه طبقه بندی اشکال ظاهری و فیزیکی این موجودات را بطور علمی ثبت و ضبط کرده اند.

از طرفی سران کفر در زمان فرعون به کمک شیاطین جن ، به پیش بینی دقیقی از تولد ناجی دست یافته بودند(با توجه به وعده کتب گذشته الهی). لکن مکرشان شکست خورد و ناجی در میان دشمنانش نامگذاری ، بزرگ و غالب شد . در حال حاضر نیز شیاطین جن با به خدمت گرفتن ارابه جنگی شیاطین انس در عملیاتی گسترده، خاورمیانه را جهت ممانعت از ظهور ناجی در سیطره خویش گرفته اند و هر دو طیف (شیاطین جن و انس) از طریق یوحی سخنان و نقشه های خویش را در برخورد نزدیک از نوع دوم و سوم پیگیری می کنند.

و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا و لو شاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون(انعام/112) :

این چنین در برابر هر نبی ،دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم، آنها بطور یوحی سخنان فریبنده و بی اساس به یکدیگر می گفتند و اگر پروردگارت می خواست ، چنین نمی کردند، پس آنها و تهمت هایشان را به حال خود واگذار. 

و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استکثرتم من الانس و قال اولیاوهم من الانس ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا اجلنا الذی اجلت لنا قال النار مثواکم خالدین فیها الا ما شاء الله ان ربک حکیم علیم(انعام/128) :

و روزی که همه را محشور می سازد ، (میگوید) ای جمعیت جن شما از انسان فزونی یافتید ، دوستان ایشان از انسانها می گویند پروردگارا هر یک از ما دو گروه ، از دیگری بهره (استفاده ) بردیم و به اجلی که برای ما مقرر داشتی رسیدیم. میگوید آتش جایگاه شماست ، جاودانه در آن خواهید ماند مگر آنچه رب حکیم و علیم بخواهد.

- ارتباط نزدیک از نوع سوم:

تجربه این نوع برخورد در ائمه حق و ائمه کفر ظاهر می شود. (در مبحث قبلی شرح کاملی از آن آمد).

داوود و سلیمان ، انسانهای شاکر و منتخبی از جانب خالق در درک این نوع برخورد و به تسخیر کشاندن شیاطین به اذن الهی بودند. لذا از شیاطین جن به اذن اله ، بهره برداری کردند:

و لسلیمان الریح غدوها شهر و رواحها شهر و اسلنا له عین القطر و من الجن من یعمل بین یدیه باذن ربه و من یزغ منهم عن امرنا نذقه من عذاب السعیر(سباء/12):

.... و گروهی از جن پیش روی او به اذن پروردگارش کار می کردند و هر کدام از آنها که از فرمان ما سرپیچی می کرد، او را از عذاب آتش سوزان می چشاندیم.

آثار بجا مانده (در برخورد نزدیک از نوع سوم) از این موجودات نا مرئی در توانائی جابجائی اشیاء مادی با تکنیکهای خدادادی تله پورتیشن(جابجائی بی واسطه) حیرت انگیز است.این جابجائی در لایه ای از ابعاد ریسمانی رخ می دهد که متاثر از بعد چهارم شناخته شده انسانی(زمان) نیست.(جهت کسب اطلاعات بیشتر به مقاله مرز فیزیک و متافیزیک-مبحث بوزونها مراجعه فرمائید).

قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک و انی علیه لقوی امین(نمل/39):

عفریتی از جن گفت:من آنرا نزد تو می آورم پیش از آنکه از جایت برخیزی و من نسبت به این امر توانا و امینم.

(البته باید توجه داشت که انسانها نیز از توانمندیهای بالائی برخوردارند که نمونه آن در جابجائی مورد اشاره رخ می دهد و فرد مورد نظر، توجه همه را جهت شکر به الله ، اله یکتا معطوف می دارد).

دخالت جنیان در دنیای خاکی غیر از ثبت آثار خارق العاده سنگی ، معابد و مجسمه ها (در کمک به ائمه الهی)، می تواند آسیب رسان و مضر نیز باشد. لکن چه تسخیر و ثبت آثار خارق العاده  و چه آسیب و زیان، صرفا به اذن الله صورت می پذیرد.

.....و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله و یتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم...(بقره/۱۰۲).

و اذکر عبدنا ایوب اذ نادی ربه انی مسنی الشیطان بنصب و عذاب(ص/41) :

و بخاطر بیاور بنده ما ایوب را ، هنگامی که پروردگارش را خواند، شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است.

سران کفر نیز، چه در گذشته و چه در حال از تجربه ارتباط با شیطان و جن بی نصیب نمانده اند. شیطان همواره به لشگر عظیم کفار و مشرکین، وعده پیروزی می دهد و آنها را به تجهیزات و نفراتشان می فریبد تا با سپاه مستضعفین( مومنین )به جنگ وادارد. شیطان می داند که خداوند پیروزی را بر خویش نوشته است(کتب الله لاغلبن انا و رسلی ان الله قوی عزیز- مجادله/22).و می داند که خداوند، مومنین را به ملائک آسمانی (در شکل انسان )یاری می رساند، لذا هدف شیطان وارد کردن سپاه کافر و مشرک به جهنم است!!!

و اذ زین لهم الشیطان اعمالهم و قال لا غالب لکم الیوم من الناس و انی جار لکم فلما تراءت الفئتان نکص علی عقبیه و قال انی بریء منکم انی اری ما لا ترون انی اخاف الله و الله شدیدالعقاب(انفال/48):

و هنگامی را که شیطان، اعمال آنها را در نظرشان جلوه داد و گفت: امروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نمی گردد؛ و من همسایه شما هستم. اما هنگامی که دو گروه در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت : من از شما بیزارم. من چیزی می بینم که شما نمی بینید؛ من از خدا می ترسم، خداوند سخت کیفر است.

-   برخورد نزدیک از نوع آخر:

پس از قضی الامر ، رویت جانداران نامرئی(ج ن) علنی خواهد شد و ناباوران، چهره دشمن قسم خورده خویش را خواهند دید . در آن روز پرده از چشمان بشر می افتد و امتحان پایان می پذیرد. جنیان ، ملا ئک، سپاهیان و ساکنان آسمان رویت خواهند شد. و ندا می رسد هر که خیری فراهم آورده برای خویش است و هرکه به اندازه ذره ای بدی کرده آنرا می بیند. خداوند به احدی ظلم نمی کند حتی فتیلا. آنروز ایمان سودی نخواهد داشت و کفار و مشرکین، کلمات زیر را به گوش خود خواهند شنید که:

و قال الشیطان لما قضی الامر ان الله وعدکم وعد الحق و وعتکم فاخلفتکم و ما کان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فا ستجبتم لی فلا تلومونی و لوموا انفسکم.....(ابراهیم/22):

و شیطان، هنگامی که کار تمام می شود، می گوید: خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده دادم، و تخلف کردم. من بر شما تسلطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید؛ بنابراین، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید. نه من فریادرس شما هستم، ونه شما فریادرس من. من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، بیزار و کافرم! مسلما ستمکاران عذاب دردناکی دارند!