یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّی لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿الاعراف۱۸۷﴾
از لحظه ی پایان از تو سؤ ال می کنند که وقوع آن در چه زمانی است ؟ بگو علمش نزد
پروردگار من است و هیچکس جز او (نمی تواند) وقت آنرا آشکار سازد، (اما آن) در
(منظومه ی)آسمانها و زمین (بسیار پر جرم ، ثقیل و) سنگین است، و جز به طور ناگهانی
و بغتتا به سراغ شما نمی آید، (باز) از تو چنان سؤ ال می کنند که گوئی تو از زمان وقوع آن
با خبری، بگو علمش تنها نزدخدا است ولی بیشتر مردم نمی دانند.
موضوع:نحوه ی پایان و انقضای منظومه ی شمسی از دیدگاه قرآن
مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم
-الحمدلله الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ .
-الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّه.
هر پدیده ای که در دنیا متولد شده است پس از پرورش، قطعا مرگ و پایانی را تجربه خواهد کرد تا
اثبات گردد که تنها وجه متعال و ذات اقدس الله جل شانه حی و باقی ست و لا غیر.
کلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿الرحمن۲۶﴾
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿الرحمن۲۷﴾
و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند.
امروزه زیست شناسان و دانشمندان علوم مختلف به این واقعیت پی برده اند که اشکال کلان
حیات صرفا محدود به شناخت بشر نیستند.
بعنوان مثال دانشمندان، اقیا نوس ها را جاندارانی هوشمند با ادراکی داینامیک پذیرفته اند که
دارای حرکات و تحولاتی ارادی و دراز مدت هستند.
البته قرآن پیشتر، این آگاهی را بخشیده بود که کوه ها و آسمان و زمین و اجرام سماوی و حتی
رعد و برق و من فی الارض و من فی السموات نفوسی هوشیار هستند و بواسطه ی حیات و
ادراک، مکلف به تسبیح و حمد و سجده و ثنای الهی بوده و مورد خطاب هستند در اوامر و نهی
الهی، کرها و یا طوعا!
وَ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ....﴿الرعد۱۳﴾
رعد به حمد او و فرشتگان [جملگى] از خوفش تسبیح مى گویند...
وَ لَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا یَا جِبَالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَالطَّیْرَ....﴿سبا۱۰﴾
ما به داود از فضل خود نعمتی بزرگ بخشیدیم، (ما به کوهها و پرندگان) گفتیم ای کوهها! و ای
پرندگان! با او هم آواز شوید (و همراه او تسبیح خدا گوئید)...
وَ قِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ...﴿هود۴۴﴾
و گفته شد ای زمین آب ات را فرو بر، و ای آسمان خودداری کن، و آب فرو نشست و کار پایان
یافت...
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ ﴿فصلت۱۱﴾
سپس اراده آفرینش آسمان فرمود در حالی که به صورت دود بود، به آن و به زمین دستور داد به
وجود آئید و شکل گیرید، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه! آنها گفتند: ما از روی طاعت میآئیم!
....وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ ﴿آل عمران۸۳﴾
و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابر (فرمان) او
تسلیم اند، و همه به سوی او باز گردانده می شوند.
وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿رعد۱۵﴾
همه آنها که در آسمانها و زمین هستند از روی اطاعت یا اکراه و همچنین سایه های آنها - هر
صبح و عصر - برای خدا سجده می کنند.
مرگ در اشکال مختلف درجانوران ، انسانها، گیاهان و جنیان رخ می دهد .منظومه ی شمسی ما
نیزپیکره ای زنده و هوشیار است که از اینقاعده مستثنی نیست. لکن اشکال مرگ در میلیاردها
منظومه ی زنده در کهکشان راه شیری، گوناگون بوده و در زمانهای مختلفی اتفاق می افتد.
گاهی مرگ در یک منظومه به تنهایی و گاهی مرگ در چند ستاره ی محلی و گاهی در یک خوشه
ی ستاره ای رخ می دهد .همانطور که مرگدر یک فرد و یا تعدادی افراد در یک حادثه و یا
جمعیتی در یک شهر با اشکال مختلف روی می دهد.
قرآن اشاراتی دقیق به نحوه ی مرگ منظومه ی شمسی ما داشته و در آیات متعدد نشانه ها را
به ما گوشزد کرده است:
- اینکه لحظه و ساعت تباهی منظومه ای بغتتا ،آنی و ناگهانی رخ می دهد.
- اینکه عامل مرگ خورشید ما در بین منظومه ها و پهنه ی کیهان؛ چگال و ثقیل است.
- اینکه زمان دقیق پایان منظومه ی ما قابل پیش گویی و رهگیری نیست.
مسلما دانشمندان بررسی هایی در خصوص نحوه ی پایان عمر خورشید در منظومه ی
شمسی داشته اند و نظریاتی را مطرح کرده اند که در ذیل به اشکال مختلف مرگ خورشید و
منظومه ی خورشیدی و به طبع آن زمین خودمان خواهیم پرداخت.
هدف این است که ببینیم از میان اشکال مرگ منظومه ای و پایان کار زمین، کدامیک با آیات الهی
در خصوص منظومه ی ما انطباق بیشتری دارد.
شایان توجه است که مرگ منظومه ها همه مثل هم نمی باشد . لکن قرآن نحوه ی پایان منظومه
ی خورشیدی ما را توصیف کرده است.
فرضیه ها و نظریات علمی در خصوص عاقبت عمر زمین و منظومه ی خورشیدی ما
نابودی سیاره زمین سرنوشتی است که بر اساس نظر دانشمندان، به صورت اجتنابناپذیری در انتظار کره زیبا و آبی که بر روی آن زندگی میکنیم، نشسته ؛ در همین رابطه قصد داریم تا اصلیترین اتفاقاتی که به عمر زمین و منظومه ی ما پایان میدهند را بررسی کنیم.
نابودی سیاره زمین اتفاقی ست که در آیندهای نزدیک یا دور، باعث از بین رفتن شکل کنونی حیات بر روی محل زندگی فعلی ما میشود. از دههها و حتی قرنهای گذشته، دانشمندان نظریههای گوناگونی را در مورد پایان جهان و از بین رفتن حیات ارائه کردهاند. موضوع نابودی سیاره زمین مدتهاست که مورد توجه محققان و سایر علاقهمندان قرار گرفته است.
فاصله ی مناسب سیاره از خورشید، ترکیب اتمهای موجود در اتمسفر زمین، شرایط محیطی کره ی خاکی ما و بسیاری از فاکتورهای دیگر باعث شده تا حیات در جرم آسمانی که بر روی آن زندگی میکنیم، شکل بگیرد و به حالت کنونیاش تکامل و تدبیرشود؛ اما نکتهای که کمتر کسی به آن توجه میکند این است که در صورت برهم خوردن هرکدام از این شرایط، سیاره ما ممکن است دیگر توانایی میزبانی از حیات را نداشته باشد و به این ترتیب، زندگی که به آن خو گرفتهایم و جهان اطرافی که میشناسیم در کمترین زمان ممکن از ببین برود.
در همین رابطه قصد داریم تا از میان تعداد زیادی از سناریوهای احتمالی که به نابودی سیاره زمین مربوط میشوند، چند مورد از مهمترین اتفاقات پیشبینیشده توسط دانشمندان را بررسی وسپس با آیات السَّاعَةَ مقایسه کنیم.
در این امر که عمر منظومه شمسی و سیاره ی زمین به اتمام خواهد رسید شکی نیست. لکن نحوه ی حدوث امر، محل اختلاف و ظن و گمان دانشمندان است. که شناخت این فرضیه ها ما را در اکتشاف حقیقت از آیات الهی استوار و پویا خواهد کرد و بر ایمان ما می افزاید.
الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴿المایده۱۹۱﴾
همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد میکنند، و در اسرار
آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند، (و میگویند) بار الها این را بیهوده نیافریده ای، منزهی تو، ما
را از عذاب آتش نگاه دار.
مهمترین عوامل مرگ زمین و منظومه ی شمسی بر اساس نظریات علمی
سرد شدن هسته زمین
در صورت سرد شدن هسته زمین، سپر مغناطیسی کره ی ما از کار میافتد و بادهای خورشیدی بدون هیچ مانعی به محل زندگی ما برخورد میکنند؛ به این ترتیب اتمسفر سیاره به تدریج از بین میرود و نابودی سیاره زمین و نسل بشر اجتنابناپذیر خواهد شد.مرگ خورشید و منبسط شدن تنها ستاره منظومه شمسی
در حال حاضر خورشید در نیمه عمر خود به سر میبرد و بدون هیچ مشکلی از طریق فرآیند گداخت، هیدروژن را به هلیوم تبدیل میکند.
با این حال این فرآیند تا ابد ادامه نخواهد داشت و در چندین میلیارد سال آینده ذخیره هیدروژن خورشید به پایان میرسد و این ستاره شروع به گداختن هلیوم میکند.
این اتفاق باعث منبسط شدن خورشید و افزایش جاذبه این ستاره نسبت به زمین میشود؛ بنابراین با نزدیکتر شدن جرم آسمانی میزبان نسل بشر به خورشید، دمای زمین افزایش می یابد و به تدریج زمین تبخیر میشود.
البته ممکن است چنین اتفاقی رخ ندهد و انبساط خورشید باعث خارج شدن زمین از مدار گردشش شود. در این صورت نابودی سیاره زمین با دور شدن آن از منبع انرژی خود و سرگردان شدن در فضای بیکران رخ میدهد.
وارد شدن زمین به یک مدار گردش نابودگر و یا
برخورد یک سیاره سرگردان با زمین
سرگردان شدن سیارهها در فضا اتفاق چندان عجیبی نیست و مدتهاست که دانشمندان میدانند که در فرآیند شکلگیری منظومههای مختلف، سیارهها به خارج از منظومه پرتاب میشوند.
بررسیهای جدید نشان میدهند که در کهکشان راه شیری تعداد سیارههای سرگردان بسیار بیشتر از حد تصور است!
اگر یکی از این سیارهها به منظومه شمسی وارد شود و با نزدیک شدن به زمین، کره خاکی ما را از مدار کنونیاش خارج کند، نابودی سیاره زمین با تغییر فاصله نسبت به خورشید حتمی خواهد بود. اگر چنین سیارهای به اندازه کافی بزرگ باشد این احتمال وجود دارد که نزدیک شدن آن به زمین، ما را به طور کامل از منظومه شمسی خارج کند و یا باعث برخورد زمین با سیارههای همسایه شود.
خارج شدن از منظومه شمسی و دوری از خورشید، سیاره ما را به توپی یخی و غیرقابلسکونت مبدل کرده و سبب نابودی سیاره ی زمین می شود.
برخورد شهاب سنگ با زمین
در حالی که انقراض نسل دایناسورها به برخورد یک شهاب سنگ بزرگ با زمین ارتباط داده شده، دانشمندان اعلام کردهاند که برای از بین رفتن تمامی نسل بشر شهاب سنگهای زیاد و بسیار بزرگتری باید با محل زندگی ما برخورد کنند.اگر قرار باشد که چنین اتفاقی مجددا رخ دهد، دمای سطح زمین حدودا تا 500 درجه سلسیوس بالا میرود و اشکال مختلف حیات از جمله نسل بشر، به هیچ وجه جان سالم به در نمیبرند. و نابودی سیاره ی زمین اجتناب ناپذیر است.
نابودی سیاره زمین در انفجاری از پرتوهای گاما
انفجار اشعه گاما (GRB) به عنوان یکی از قدرتمندترین پدیدهها در جهان شناخته میشود.در اکثر مواقع این پدیده با رسیدن ستارهها به پایان عمر خود و فروپاشی آنها رخ میدهد؛ یک انفجار پرتو گاما در مدت زمانی کوتاه میتواند مقداری انرژی برابر با کل انرژی ساطع شده از خورشید در تمام عمرش را آزاد کند.چنانچه لوله ی تفنگ چنین انفجاری در راستای سیاره ی زمین باشد، براحتی لایه اوزون را محو کرده و کل زمین را در نور ماورا بنفش غرق میکند؛ پس از این اتفاق نابودی سیاره زمین در اثر سرد شدن آن اجتنابناپذیر است.
نزدیک شدن یک سیاه چاله سرگردان به منظومه ی شمسی
دانشمندان اعلام کردهاند که سرگردان شدن سیاه چالهها در فضا، درست همانند سرگردانی سیارهها، پدیدهای عادی است و اگر قرار باشد که سیاه چاله کوچکی وارد منظومه شمسی شود، نابودی سیاره زمین از این طریق قطعی ست.
بر اساس اطلاعات جمع آوری شده توسط ماهواره سویفت (Swift) که به سازمان ناسا تعلق دارد، تقریبا 200 ابر سیاهچاله در محدوده 400 میلیون سال نوری کره زمین قرار گرفته اند. وظیفه اصلی سویفت جستجوی آسمان برای یافتن فورانهای پرتو گاما می باشد که در خلال آن این فضا پیما به شکار اجرامی می پردازد که پرتوهای ایکس گسیل می کنند و ابر سیاهچاله ها یکی از قدرتمندترین منابع پرتوهای ایکس در آسمان می باشند.
در شرایطی که نور با نزدیک شدن بیش از حد به سیاه چاله، امکان فرار از جاذبه آن را ندارد، وضعیت در هنگام نزدیک شدن جرمی آسمانی به بزرگی زمین به سیاه چاله، اصلا خوشآیند نخواهد بود.
از آنجا که این مقاله در پی اثبات محتوم بودن مرگ منظومه ای در اثر پدیده ی سیاه چاله ای است و معتقدم که آیات الهی و نشانه های مذکور به نوعی چنین مرگی را برای منظومه ی ما بیان می دارند لذا علاقمندم که مختصرا؛ اطلاعاتی را در خصوص شناخت سیاه چاله در ذیل گردآوری و تقدیم شما عزیزان نمایم.
مختصری درباره شناخت سیاه چاله
سیاهچاله ناحیهای از کلاف فضا-زمان است که آثار گرانشی آن، چنان نیرومند است که هیچ چیز - حتی ذرات و تابشهای الکترومغناطیسی مثل نور - نمی توانند از میدان گرانش آن بگریزند.نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیشبینی میکند که یک جرم به اندازه کافی فشرده شده، میتواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان و تشکیل سیاهچاله شود. مرز این ناحیه از فضا-زمان که هیچ چیزی پس از عبور از آن نمیتواند به بیرون برگردد را افق رویداد می نامند. صفت «سیاه» در نام سیاهچاله برگرفته از این واقعیت است که تمام نوری که از افق رویداد آن می گذرد را به دام میاندازد که از این دیدگاه سیاه چاله رفتاری شبیه به جسم سیاه در ترمودینامیک دارد. از سوی دیگر نیز، نظریه ی میدانهای کوانتومی در فضا-زمان خمیده پیشبینی میکند که افقهای رویداد نیز تابشی به نام تابش هاوکینگ گسیل میکنند که طیف آن همانند طیف جسم سیاهی است که دمای آن با جرمش نسبت وارونه دارد. میزان دما در مورد سیاه چالههای ستارهای در حد چند میلیاردم کلوین است و از این رو ردیابی آن دشوار است.
اجسامی که به دلیل میدان گرانشی بسیار قوی اجازه گریز به نور نمیدهند برای اولین بار در سده ۱۸ (میلادی) توسط جان میچل و پیر سیمون لاپلاس مورد توجه قرار گرفتند. نخستین راه حل نوین نسبیت عام که در واقع ویژگیهای یک سیاهچاله را توصیف مینمود در سال ۱۹۱۶ میلادی توسط کارل شوارتزشیلد کشف شد. هر چند که تعبیر آن به صورت ناحیهای از فضا که هیچ چیز نمیتواند از آن بگریزد، تا چهار دهه بعد به خوبی درک نشد. برای دورهای طولانی این چالش مورد کنجکاوی ریاضیدانان بود تا اینکه در میانه دهه ۱۹۶۰، پژوهشهای نظری نشان داد که سیاهچالهها به راستی یکی از پیشبینیهای ژنریک نسبیت عام هستند. یافتن ستارگان نوترونی باعث شد تا وجود اجرام فشرده شده بر اثر رمبش گرانشی به عنوان یک واقعیت امکان پذیر فیزیکی مورد علاقه دانشمندان قرار گیرد.اینگونه پنداشته میشود که سیاهچالههای ستارهای در جریان فروپاشی ستارههای بزرگ در یک انفجار ابرنواختری در پایان چرخه زندگیشان بوجود میآیند. جرم یک سیاهچاله پس از شکلگیری میتواند با دریافت جرم از پیرامونش افزایش یابد. با جذب ستارگان پیرامون و بهم پیوستن سیاهچالههای گوناگون، سیاهچالههای کلان جرم با جرمی میلیونها برابر خورشید تشکیل میشوند.
رویت سیاه چاله
سیاهچاله به دلیل اینکه نوری از آن خارج نمیگردد و دمای آن در حد چند میلیاردم کلوین است، عملا نادیدنی است، اما قادر است حضور خود را از راه کنش و واکنش با ماده در پیرامون خود نشان دهد. از راه بررسی برهمکنش میان ستارههای دوتایی با همدم نامرئیشان، اخترشناسان نامزدهای احتمالی بسیاری برای سیاهچاله بودن در این منظومهها شناسایی کردهاند. این باور جمعی در میان دانشمندان رو به گسترش است که در مرکز بیشتر کهکشانها یک سیاهچاله کلانجرم فعال یا غیر فعال وجود دارد. برای نمونه، دستاوردهای ارزشمندی بازگوی این واقعیت است که در مرکز کهکشان راه شیری ما نیز یک سیاهچاله کلان جرم با جرمی بیش از چهار میلیون برابر جرم خورشید وجود دارد.
رویت اولین سیاهچاله/ هیولا
در حال ویراستاری این مقاله بودم که الحمدلله خبر رصد و رویت اولین سیاه چاله اعلام شد.
متن خبر: ستاره شناسان برای اولین بار در تاریخ، تصویری از یک سیاه چاله فضایی را در یک کهکشان دور شکار کردند.این تصویر توسط گروهی از دانشمندان از سیاه چاله موسوم به "ساجیتاریوس A " گرفته شده است.این سیاه چاله ۴۰ میلیارد کیلومتر قطر دارد که سه میلیون برابر قطر زمین است و توسط دانشمندان به "هیولا" تشبیه شده است.سیاه چاله شکار شده در ۵۰۰ میلیون تریلیون کیلومتری کره ی زمین قرار دارد و تصویرش توسط شبکهای از هشت تلسکوپ در سراسر جهان ثبت شده است.جزئیات این دستاورد بزرگ در نشریه "استروفیزیکال ژورنال لترز" (Astrophysical Journal Letters) منتشر شده است.پروفسور "هینو فالک" از دانشگاه "رود بود" هلند و مسئول این تجربه علمی گفت: این سیاه چاله در کهکشانی به نام M87 کشف شده است.وی افزود: آنچه که ما میبینیم وسعتش از کل منظومه شمسی بزرگتر است.جرم این سیاه چاله ۶.۵ میلیارد برابر خورشید است و یکی از سنگینترین سیاه چالههایی است که گمان میرود وجود داشته باشد. این سیاه چاله یک "هیولای واقعی" و سنگین وزن ترین سیاه چاله موجود در هستی تا به امروز است.
ساختار یک سیاه چاله
با مطالعه سیاه چالهها، این اجرام مرموز کیهانی پی میبریم که هر سیاه چاله از سه ناحیه فعال ساخته شده است: ۱- تکینگی ۲- افق رویداد ۳- ارگوسفر (کارکره).
۱ـ تکینگی:
ماده و امواج الکترومغناطیسی در مجاورت سیاه چاله به داخل آن مکیده شده و هرچه به آن نزدیکتر شوند، نیروهای گرانشی هم قویتر میشوند. البته این قدرت جاذبه همزمان با مکش بیشتر مواد، زیادتر هم میشود. اما سوال مهم این است که این مواد به کجا میروند؟
نقطهای را که مواد مکیده شده به آن وارد میشوند «تکینگی» میگویند که در حال حاضر فقط یک توصیف نظری بر اساس معادلات فیزیک و ریاضی از آنها در دست داریم. همه معادلات ریاضی و فیزیکی، ویژگیهای این نقطه را در قالب «بینهایت» توصیف میکنند، مانند کوچکی بینهایت و چگالی بینهایت و انحنای بینهایت!
تکینگی موجودیتی عجیب دارد، زیرا عبارت است از جسم یا وجودی در طبیعت که ماده و انرژی در یک «نقطه» متراکم شدهاند! و ازینرو خواص اعجاب انگیز و دور از ذهنی هم خواهد داشت.
۲ـ افق رویداد و شعاع شوارتزشیلد:
افق رویداد یک سطح است، سطحی مرزی که دیگر از آن نوری خارج نمیشود. در حقیقت هویت یک سیاه چاله با افق رویدادش مشخص میشود، این سطح ناحیه تاریکی در فضا را مشخص میکند که سرعت فرار در این سطح از سرعت نور بیشتر است. به طور معمول هم اصطلاح «سیاه چاله» را به این منطقه از فضا میگویند. هر چیزی (چه ذرات مادی و چه فوتونهای نور) که به این سطح مرزی برسد، دیگر نمیتواند از آن فرار کند و به ناچار به داخل تکینگی کشیده میشود. فاصله بین تکینگی تا افق رویداد را شعاع شوارتزشیلد مینامند. اندازه این شعاع هم بزرگی سیاه چاله را مشخص میکند که ارتباط مستقیم دارد با جرم موجود در سیاه چاله. پس اگر سیاه چالهای در حال مکیدن ماده به درون خود باشد، دائما اندازهاش هم بزرگتر خواهد شد.
۳ـ اِرگوسفر (کارکره):
اِرگوسفر ناحیهای است در اطراف افق رویداد که نیروی گرانش شروع به تحت تأثیر قرار دادن حرکت اشیاء نزدیک میکند. مواد و اجسامی که در این ناحیه باشند، دیگر نمیتوانند در مدت طولانی به حالت پایدار در فضا باقی بمانند. با توجه به فاصله بین جسم و افق رویداد، شدت نیروی گرانش میتواند بسیار زیاد یا ضعیف باشد. در نزدیکی افق رویداد که سرعت فرار به سرعت نور نزدیک میشود، شدت نیروی گرانش باعث خرد شدن اجسام شده و سرانجام مواد آنها را به داخل سیاه چاله فرو میکشد.
در فاصلههای دورتر از ارگوسفر، عملا اثرات خاصی مشاهده نخواهد شد و میتوان آنجا را ناحیه امن نام گذاشت. اجسامی هم که در محدوده ارگوسفر قرار بگیرند، در صورتی که بتوانند به سرعتی بالاتر از سرعت فرار در آن ناحیه برسند، خواهند توانست از قید مکش هولناک آن فرار کنند.
۴ـ اندازه سیاه چاله:
همانطور که در بحث گذشته مورد توجه قرار گرفت، سیاه چاله به عنوان ناحیهای در درون افق رویداد در نظر گرفته میشود. با توجه به محاسبات تئوری و نتایج رصدی، اگر یک سیاه چاله ۱۰ برابر خورشید جرم داشته باشد، شعاعی حدود ۳۰ کیلومتر خواهد داشت، درحدود اندازه یک سیارک. این نشان میدهد که سیاه چالهها اجسام بسیار کوچکی هستند. البته سیاه چالههای بسیار پرجرم در مرکز کهشکانها به نسبت از این اندازه بزرگتربوده، ولی بازهم در مقابل اندازه اجسام کیهانی، خیلی کوچک به نظر می رسند. مثلا تخمین زده شده که افق رویداد سیاه چاله «A* قوس» در حد مدار سیاره عطارد باشد. ولی تصور میشود ارگوسفر فعال آن ۱۰ روز نوری قطر دارد.
سوالی که همیشه پیش میآید، این است که از لحاظ تئوری، سیاهچالهها به چه طرقی میتوانند بر روی حیات انسان و کرهی زمین تاثیر گذار باشند. در حال حاضر تنها سه مشخصه از یک سیاهچاله به صورت اصولی قابل اندازهگیری است: جرم، اسپین (تکانهی زاویهای) و بار الکتریکی کلی.
در واقع این کمیتها تنها پارامترهایی از یک سیاهچاله هستند که از خارج آن قابل مشاهده است، چرا که تمام اطلاعات دیگر در خصوص نحوهی شکلگیری یک سیاهچاله از بین رفته است. از این موضوع با عنوان نظریهی "بدون مو" یاد میشود. به صورت خلاصه این نظریه بیان میدارد که صرفنظر از میزان پیچیدگی یا پرمویی جسمی که به سمت یک سیاهچاله پرتاب میکنید، مشخصات و دیتا قابل اندازه گیری این جسم همواره به جرم، بار و اسپین محدود و کاهش خواهد یافت (تراشیده خواهد شد).
(برای دریافت اطلاعات تکمیلی تر سیاهچاله را مطالعه کنید.)
با نزدیک ترین سیاهچاله ها به زمین آشنا شوید
سیاهچاله ها همانند کوسههای کیهانی هستند که ترسی ناشناخته از آنها همیشه وجود دارد. رسیدن به سیاهچاله ها یا حتی مشاهده آنها کار بسیار دشواری است. چرا که اندازه آنها ممکن است برابر یک جزیره خیلی کوچک باشد و رصدشان، گاه به تلسکوپهای بسیار قدرتمندی نیاز دارد.وقتی صحبت از سیاهچاله های کهکشان راه شیری باشد، اولین گزینهای که به نظر میرسد، Sagittarius A* است. سیاهچالهای عظیم در مرکز کهکشان ما که بیش از 4 میلیون برابر خورشید جرم دارد، اما بزرگی آن فقط 6000 برابر خورشید است. در مورد فاصله آن نیز باید دانست که 26000 سال نوری از ما دور است و واقعا نمیتوان آن را یک همسایه به حساب آورد! (با ساجیتاریوس A هیولا که در کهکشان M87 است،اشتباه گرفته نشود).
Sagittarius A* جزو ابرسیاهچالهها دستهبندی میشود که تنها مورد از این نوع در کهکشان ما است. سایر سیاهچالههایی که در راه شیری قرار دارند، همگی سیاهچالههای ستارهای هستند که جرم هیچکدام، بیشتر از 15 برابر جرم خورشید نیست.
نزدیکترین سیاهچاله ستارهای به زمین، V616 Monocerotis نام دارد که 3000 سال نوری دورتر از ماست و جرمش 9 تا 13 برابر جرم خورشید است. مورد بعدی، Cygnus X-1 که با جرم 15 برابر جرم خورشید، در فاصله 6000 سال نوری ما، قرار گرفته است. سومین مورد هم GRO J0422+32 است که 7800 سال نوری آنطرفتر از زمین، کوچکترین سیاهچاله کشفشده تا به امروز شناخته میشود.
این سه مورد سیاهچاله، ویژگی مشترکی علاوه بر نزدیک بودن به ما دارند. این ویژگی، داشتن یک همدم ستارهای در هر سه آنهاست. در واقع وجود همین همدم بوده است که ما را قادر ساخته تا آنها را آشکارسازی کنیم. به این صورت که همواره موادی از سوی ستاره به سمت سیاهچاله فرو میریزد. این مواد قبل از آنکه وارد افق رویداد سیاهچاله شوند، تا دماهای زیاد داغ شده و در طول موج ایکس تابش می کنند.
تابشهای اشعه ایکس، راه بسیار خوبی برای یافتن سیاهچاله ها هستند. تلسکوپهایی چون چاندرا و XMM-Newton به طور ویژه برای آشکارسازی آنها، طراحی شدهاند.
ولی رصدگران همچنان در مورد شیوههای آشکارسازی سیاه چاله ها با مشکلاتی روبرو هستند. تحقیقی در همین رابطه، سیاهچالهای را کشف کرد که هیچ پرتو ایکسی از خودش ساطع نکرده و به جای آن، به آرامی در بخش امواج رادیویی تابش داشت. در این تحقیق با نگاه به بخش کوچکی از آسمان، این سیاهچاله ی آرام، در فاصله 7200 سال نوری از ما کشف شد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سیاهچالههای بسیار بیشتری در فضا پراکنده اند که هنوز قادر به مشاهده آنها نشدهایم.
امروزه، تعداد سیاهچاله ها، بر مبنای تعداد ابرنواخترها تخمین زده میشود.احتمالات نشان میدهد در یک میلیون سال گذشته، تعداد 20 هزار انفجار ابرنواختری اتفاق افتاده است. که با نرخ ثابت در طول سیزده میلیارد سال گذشته، دهها میلیون سیاهچاله در گوشه و کنار کهکشان راه شیری پنهان شدهاند.
سیاهچالههای فراوانی منتظر این هستند که ما آنها را رصد و کشف کنیم. مسئله چالشبرانگیز، دشواری کشف این اجرام است که نیازمند ایجاد شرایط خاص و همینطور کمپینهایی شامل تعداد تلسکوپهای زیاد است تا شانس یافتن یکی از آنها را بتوان بالا برد. براستی نزدیکترین سیاهچاله به منظومه ی خورشیدی و زمین در چه فاصلهای قرار دارد؟
نظر و دیدگاه قرآن درخصوص پایان عمر منظومه شمسی شامل خورشید و سیارات/کواکب /بروج
بازمی گردیم به قرآن کریم تا ببینیم نظر آیات الهی درباره ی چگونگی پایان عمر منظومه شمسی چیست؟
چه اینکه این کتاب عظیم و مجید، علم الیقین و اقیانوس پربرکتی است که غواصان و راسخون فی العلم در هر دوره و عصر و زمان می توانند در آن تحقیق،مطالعه و غواصی کرده و بهره های عظیمی از فهم و ادراک نصیب ایشان و نصیب جامعه ی علمی بشر گردد.انشاءالله.
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّی لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿الاعراف۱۸۷﴾
از ساعت (لحظه ی فروپاشی) از تو سؤ ال میکنند که وقوع آن در چه زمانی است ؟ بگو علمش
نزد پروردگار من است و هیچکس جز او (نمیتواند) وقت آنرا آشکارسازد، (اما آن) در (منظومه ی)
آسمانها و زمین (بسیار ثقیل و) سنگین است، و جز به طور ناگهانی و بغتتا به سراغ شما
نمی آید، (باز) از تو چنان سؤ ال میکنند که گوئی تو از زمان وقوع آن با خبری، بگو علمش تنها
نزد خدا است ولی بیشتر مردم نمیدانند.
آیه ی فوق یکی از شاخص ترین آیات برای گسترش فهم ما از پدیده ی ساعت انهدام و پایان امر منظومه ی
شمسی است.
برای کشف نحوه ی مرگ منظومه ای و عامل نابودی کره ی زمین،از دیدگاه قرآن در آیه ی فوق، توجه
به موارد ذیل ضروری ست:
1- مخفی و پنهانی بودن عامل انهدام منظومه ای
2- چگال و ثقیل بودن جرم موثر و کوبنده بر منظومه و سیارات آن
3- آنی عمل کردن ضربه ها ی انهدام بر خورشید و اقمارش
با مطالعه متون علمی بشر در خصوص سیاه چاله ها که پیش تر ذکر شد، مولفه های سه گانه قرآنی
فوق تماما، پارامترهایی است که در سرشت یک سیاه چاله فضایی موجود است.
مقایسه ی شباهت های عامل مرگ منظومه ی ما که در آیه فوق تصریح شده با پارامترهای سیاه چاله ای ،
شکی باقی نمی گذارد که یک کاندیدای بسیار مهم در نابودی منظومه ای، قطعا غافلگیری منظومه توسط
سیاهچاله است.
شایان ذکر است که قبل از تقرب و ورود به افق رویداد در یک سیاه چاله، مسلما نشانه های احتزار و
فروپاشی منظومه ی شمسی آشکار می گردد که قرآن کریم به زیبایی تمام آنها را فهرست کرده و
درجای جای قرآن جهت انذار ثبت کرده است.
قرآن/ سیاهچاله/ رمبش منظومه ای
تمرکز این تحقیق انطباق آیات الهی در قرآن کریم بر روی مکیده شدن منظومه ی شمسی توسط یک سیاه چاله است.
معتقدم که آیات الهی با ذکر نشانه های فروپاشی منظومه ای در جای جای قرآن، ابعاد پدیده ای را به تصویر می کشند و متذکر می شوند که بیشترین انطباق را با حضور سیاه چاله و تقرب آن به منظومه ی شمسی در ذهن تداعی می کند.
انهدام و مرگ در منظومه ی شمسی به شکلی در قرآن مطرح شده که منحصر به کره ی زمین تنها نبوده و در خصوص تک تک اجزاء منظومه ی شمسی از قبیل پراکنده شدن سیارات و شکافتن اقمار و مکیده شدن خورشید و رو به تاریکی گذاشتن آن، در آیات مختلف این کتاب مبین بسط و گسترش یافته است.
هشدار قرآن در خصوص قطعیت ساعت و لحظه ی غایی/ السَّاعَة
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿الزخرف۶۱﴾
و او سبب آگاهی بر تحقق ساعت است (بعثت عیسی گواه نزدیکی رستاخیز است) هرگز در آن تردید نکنید و از من پیروی کنید که این راه مستقیم است.
فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِکْرَاهُمْ ﴿محمد ۱۸﴾
آیا آنها جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان برپا شود،در حالی که هم اکنون شروط و نشانه های
آن آمده است، اما هنگامی که بیاید تذکر و ایمان آنها سودی نخواهد داشت.
تنوع آیات در اعلان ساعت پایان از منظر قرآن
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّی لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿الاعراف۱۸۷﴾
وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴿النحل۷۷﴾
یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیبًا ﴿الاحزاب۶۳﴾
هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿الزخرف۶۶﴾
أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿یوسف۱۰۷﴾
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿القمر۴۶﴾
وَإِذَا قِیلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَیْبَ فِیهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِی مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ ﴿الجاثیه۳۲﴾
وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿الزخرف۸۵﴾
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿النازعات۴۲﴾
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ...﴿الحجر۸۵﴾
إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ لَا رَیْبَ فِیهَا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿غافر۵۹﴾
إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ...﴿فصلت۴۷﴾
النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿غافر۴۶﴾
وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةٍ کَذَلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ ﴿الروم ۵۵﴾
وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ ﴿الحج۵۵﴾
وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یَوْمَئِذٍ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ (الجاثیه۲۷)
الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ ﴿الانبیاء ۴۹﴾
إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ...(لقمان۳۴)
یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَیَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿الشوری۱۸﴾
اللَّهُ الَّذِی أَنْزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِیزَانَ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ ﴿الشوری۱۷﴾
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿القمر۱﴾
قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿الاتعام۴۰﴾
إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿طه۱۵﴾
وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ ﴿الحج ا۷﴾
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَأْتِینَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّی لَتَأْتِیَنَّکُمْ عَالِمِ الْغَیْبِ لَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرُ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿سباء۳﴾
بَلْ کَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ کَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِیرًا ﴿الفرقان۱۱﴾
آیات فوق در تنوعی شگرف و متین همگی اشاره به لحظه ی پایان دارند و عمومیت یک حادثه ی عظیم را مطرح می کنند.
در بخشی دیگر از آیات قرآن در ذیل به بررسی جنبه های جزیی تر با شرح و بسط بیشتر در باره ی این سانحه ی شگرف و سترگ خواهیم پرداحت و زوایای خصوصی تری را در معرض توجه قرار می دهیم.
آیا سیاه چاله سبب زلزله عظیم است؟
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ﴿الحج۱﴾
یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَمَا هُمْ بِسُکَارَى وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ﴿الحج۲﴾
آیا سیاه چاله همان در هم کوبنده است؟
وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ ﴿الطارق۱﴾
سوگند به کیهان و آن درهم کوبنده.
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ ﴿الطارق۲﴾
و تو نمیدانی (آن) درهم کوبنده چیست؟!
آیا سیاه چاله همان ستاره ی در خود رمبیده است؟
النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿الطارق۳﴾
همان ستاره ی درخود فرو رمبیده (ی عمیق و نافذ و) شکافنده
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿الطارق۱۱﴾
سوگند به کیهان که دارای بازگردانندگان(مکنده های) فراوان است.
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿الطارق۱۲﴾
و زمین دارای پاره های جذب شونده.
مسلما الله جل شانه کیهان را گسترده است و هم او جمع آوری کنندگانی را در فضا مستقر و پنهان کرده است. و آیا مرگ منظومه شمسی و زمین و سیارات اینگونه رقم خواهد خورد که جذب آن مکنده شوند؟
آیا سیاه چاله همان چرخاننده است؟
فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿التکویر۱۵﴾
سوگند به آن (دام ) چرخاننده پنهان
الْجَوَارِ الْکُنَّسِ ﴿۱۶﴾
همان پنهان در جوار خویش کشنده
تبعات ورود سیاه چاله در حوزه ی منظومه ای از منظر قرآن
و تاثیر بر اجزاء منظومه ی شمسی
به لحاظ کشفیات علمی، ورود یک سیاهچاله به قلمرو منظومه ای ما، در یک آشفتگی فضا - زمانی، آثار و عوارضی در منظومه ی شمسی پدید خواهد آورد.
وضعیت عناصر و اجزاء منظومه ای از قبیل زمین، سیارات سنگی و گازی، اقمار و نیز خورشید مرکزی در چنین شرایطی چگونه خواهد بود؟!
آشفتگی در ابعاد و کلاف سه بعدی فضا
بررسی تاثیر این جرم فوق العاده چگال در کلاف سه گانه ی ابعاد مکانی
نزدیکی به یک سیاه چاله باعث میشود تا تمامی اجزاء منظومه ای تحت تاثیر قرار گیرند. که این اجزاء عبارتند از؛ابر اورت ، کمربند کویپر،خورشید مرکزی، سیارات و اقمار آنها، سیاره زمین و قمر آن.
در زمین نیز اتمسفر و جو زمین،کوه ها و پوسته ی زمین،اقیانوسها و دریاها، حیوانات و انسانها متاثر از این پدیده خواهند شد. جاذبه ی این هیبت عظیم و چگال به حدی زیاد است که افق رویدادش باعث ایجاد گرما و احتراق وسیع و بهم ریختگی ابعاد فضا -زمان و در نهایت فروپاشی عناصر منظومه ای و رمبیدن درون تکینگی سیاه چاله می گردد.
تاثیر جرمی چگال بر مکان مطابق نظریه نسبیت؛ تلاطمی وسیع را در ابعاد مکانی پدید خواهد آورد، که آیات الهی به شیوایی آن نشانه های هراس انگیز را توصیف و آشکار کرده است.
وضعیت خورشید در تله ی سیاه چاله از دیدگاه قرآن کریم
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ﴿التکویر۱﴾
در آن هنگام که خورشید درهم پیچیده شود.
انتقال خورشید به افق رویداد سیاه چاله و چرخش و در هم پیچیدگی مواد خورشیدی در اطراف
سیاه چاله در تصویر مجازی زیر به وضوح قابل فهم است.
سازگاری آیات
در سوره ی تکویر آیه ی یک، در هم پیچیده شدن خورشید در یک کلمه" کورت" به زیبایی طرح شده است و در آیه ای دیگر وصف درهم پیچانندگی سیاهچاله با کلمه ی " خنس" سازگارا و از منظری دیگر بیان شده است؛
فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿التکویر۱۵﴾
سوگند به آن (دام ) چرخاننده پنهان
و وصفی عبرت آموز از پایان کار:
وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿القیامه ۹﴾
و خورشید و قمر(هایش) یکجا جمع شوند.
وضعیت سیارات (کواکب) و اقمار در مواجهه با سیاه چاله از دیدگاه قرآن محید
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿القمر۱﴾
ساعت و لحظه ی موعود نزدیک شد و قمر از هم شکافت و فرو ریخت.
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿القیامه ۷﴾
در آن هنگام که در چشمها برقی جستن می کند.
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿القیامه۸﴾
و قمر(هر قمر منظومه ای) فرو می ریزد ،
خسف در دو معنی گرفتگی/ تاریک شدن و یا در معنی فرو رفتن/ غرق شدن معنی دار است .
آیا با انتقال مواد خورشیدی به تکینگی یک سیاهچاله؛ اقمار خورشیدی که نور خود را از ستاره ی مرکزی می گرفتند؛ بی فروغ نمی گردند و به تاریکی نمی گرایند؟!
و آیا با جاذبه ی عظیم سیاه چاله، اقمار سیارات درون تکینگی فرو نمی ریزند و غرق در سیاه چاله نمی شوند؟!
وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿القیامه۹﴾
و خورشید و (هر) قمر(ی) یکجا جمع شوند.
آیا محل جمع آوری خورشید و اقمارش پس از عبور از افق رویداد در مرکز تکینگی سیاه چاله نخواهد بود؟!
وَ إِذَا الْکَوَاکِبُ انْتَثَرَتْ ﴿الانفظار۲﴾
و آن زمان که سیارات (و اقمارشان) متلاشی شده و روان فرو ریزد
با قرآن در کنار سیاهچاله و زلزله در جو/اتمسفرزلزله در زمین را بارها شنیدیم و یا احساس و لمس کرده ایم لکن زلزله در جو یا اتمسفر سخنی بدیع است که از قرآن شنیده می شود و علوم جدید به آن پی برده است.
قرآن به زیبایی از زلزله در اتمسفر بواسطه ی حضور جرمی چگال یاد کرده و تاثیرات سایش گرانشی را سبب تکان و سرخ و محترق شدن اتمسفرو جو زمین دانسته است؛
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿الطور۹﴾
روزی که آسمان به حرکت و لرزه ای سخت در می آید؛
وَ انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿الحاقه۱۶﴾
آسمانها از هم میشکافند و سست میگردند و فرو میریزند.
آیا این سست شدن و شکافتن و فرو ریختن درون سیاهچاله ای عظیم نیست؟!
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿المعارج۸﴾
روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود.
در آنروز که آسمان و دریا ها به جوش می آید و کوه ها همچون پنبه زده شده به غبار بدل می شود و این حجم عطیم از گاز و بخار و غبار به جو زمین منتقل می شود مسلما ستارگان از دید ناظر زمینی محو خواهد شد .
وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ ﴿التکویر۲﴾
وقتى که ستارگان(بواسطه ی جو غلیط و مملو از بخار و غبار) کدر و بی فروغ شوند.
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿المرسلات۸﴾
پس وقتى که ستارگان(بواسطه ی جو غلیط و مملو از بخار و غبار) کدر و محو شوند.
وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿المرسلات۹﴾
و آنگاه که آسمان(و اتمسفر زمین) بشکافد.
وَإِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ ﴿التکویر۱۱﴾
و در آن هنگام که آسمان را به شدت کشیده و از جا کنده و برگرفته شود
إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ ﴿الانفظار۱﴾
آن زمان که آسمان (در انفجاری مهیب) از هم شکافته شود.
إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ ﴿الانشقاق۱﴾
در آن هنگام که آسمان (از شدت کشیدگی) پاره شود.
شدت انرژی گرانشی سیاه چاله به قدری زیاد است که مناسبات فضا و زمان را در هم می پیچد و آسمان را که
حفاظ و چتری بر زمین است گداخته کرده و با انفجاری مهیب از هم می درد:
السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿المزمل۱۸﴾
آسمان به سبب شدت و کوبندگی آن(شییء و روز با انفجاری مهیب)، ازهم شکافته
می شود و قطعاً وعده یاو به وقوع خواهد پیوست.
همان نیرو کشنده پس از السماء نیرو را به زمین وارد می سازد
وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ ﴿الانشقاق۳﴾
و در آن هنگام که زمین کشیده شود.
سیاه چاله و آیات کوبیده شدن زمین، کوه ها و زلزله ها
یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿النازعات۶﴾
روزی که لرزاننده( شیِء لرزاننده ) همه چیز را به شدت بلرزاند؛
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿النازعات۷﴾
و هر آن چیز (که متلاشی شده) راه بسوی لرزاننده گیرند
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿الطور۱۰﴾
و کوه ها از جا کنده [ و چون گرد و غبار] سریع و تند، روان شوند.
کوه ها که همچون پنبه زده شده از جا برکنده شده اند به کجا روانند؟ آیا غیر از تکینگی سیاه چاله؟!
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿الحاقه۱۳﴾
به محض اینکه یکبار در صور دمیده شود،
آیا حضور سیاه چاله و ورود به آن همراه با نفیری و نفخه در صوری با صدای مهیبی همراه خواهد بود؟!
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿الحاقه۱۴﴾
و زمین و کوهها از جا برداشته شوند و یکباره درهم کوبیده و متلاشی گردند،
کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا ﴿الفجر۲۱﴾
چنان نیست که آنها می پندارند، در آن هنگام که زمین سخت درهم کوبیده شود.
آیا در ترنزیشن و انتقال زمین و کوه ها به درون سیاهچاله؛ شدت انرژی سیاهچاله ای آنقدر بالاست که زمین و
کوه ها در هم کوبیده می شوند؟!
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿الواقعه ۱۵﴾
در آن روز «واقعه عظیم» روی میدهد!
وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ ﴿الانشقاق۳﴾
و در آن هنگام که زمین کشیده( و جذب) شود.
وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ ﴿الانشقاق۴﴾
و آنچه در درون دارد بیرون افکنده و خالی و تهی شود.
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ﴿الحج۱﴾
ای مردم بهراسید از پروردگار که زلزله ی مهیب السَّاعَةِ چیزی بسیار عظیم است.
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿الزلزله۱﴾
هنگامی که زمین به سختترین زلزله خود به لرزه در آید.
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿الزلزله۲﴾
و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد!
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ﴿القارعه۵﴾
و کوه ها مانند پشم زده شده رنگین شود
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿المعارج۸﴾
روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿المعارج۹﴾
و کوهها چون پشم زده گردد
آیا انطباق آیات، چشمان تیزبین دانشمندان را بر روی حقایق وحی باز نمی کند و نمی بینند که تاثیر یک جرم چگال
بر منظومه ی شمسی و زمین و اجزاء زمین به چه روشنی و دقت و ظرافت بیان گردیده است؟
یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیبًا مَهِیلًا ﴿المزمل۱۴﴾
روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به سان ریگ روان گردند
وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ ﴿التکویر۳﴾
و در آن هنگام که کوهها روان و به سرعت به حرکت در آیند.
وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿المرسلات۱۰﴾
و آن گاه که کوهها (چون خاک بر دم باد) پراکنده شوند.
وضعیت اقیانوسها در مواجهه با پدیده سیاهچاله از منظر قرآن
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿التکویر۵﴾
وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿التکویر۶﴾
و در آن هنگام که دریاها به جوش آمده و بر افروخته شوند.
وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿الانفظار۳﴾
و هنگامی که دریاها (از شدت گرما و فشار)شکافته و بخار شوند
انسان و جانوران در مواجهه با سیاه چاله از منظر قرآن
وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿الکهف۹۹﴾
وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿التکویر۵﴾
یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَمَا هُمْ بِسُکَارَى وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ﴿الحج۲﴾
فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْمًا یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا ﴿المزمل۱۷﴾
شما اگر کافر شوید چگونه خود را (از عذاب شدید الهی) برکنار میدارید در آن روز که کودکان را پیر میکند؟
سازه های بشری و سیاهچاله از منظر کتاب حکیم
قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا ﴿الکهف۹۸﴾
گفت این از رحمت پروردگار من است اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد آنرا در هم میکوبد و وعده
پروردگارم حق است.
اگر در لحظه ی غایی، سازه ی ذوالقرنین چنین در هم کوبیده شود، سایر سازه های بشری تکلیف اشان روشن است !
آشفتگی در ابعاد و کلاف زمان
بررسی تاثیر این جرم فوق العاده چگال در کلاف ابعاد زمانی
مسلما حضور سیاه چاله در نزدیکی زمین و منظومه ی خورشیدی ما ، مناسبات زمانی را تغییر خواهد داد.
آیا در آن واقعه ی هولناک که سیاهچاله در حال بلعیدن خورشید است و زمین در سوی دیگر خورشید شدیدا متا ثر از گرانش عظیم سیاه چاله اتمسفرش آتش گرفته و پاره شده و دریاهایش به جوش آمده و کوه هایش بسوی جاذبه ی بینهایت تکینگی روان است، زمان در چه وضعیتی به سر می برد؟!آیا تعالیم نسبیت عام در خصوص زمان لمس و شهود خواهد شد؟ آیا در این لحظات هر ده سال به یک دقیقه بدل شده و در آن روز عظیم، کودکی خردسال در کسری از روز به پیرمردی فرتوت بدل نخواهد شد؟!
فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْمًا یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا﴿المزمل۱۷﴾
اگر امروز کفر بورزید، پس چگونه خودرا [از عذاب] روزی که کودکان را پیر می کند،حفظ
می نمایید؟!
ساعت شنی
ورود و خروج از تکینگی همچون ساعت شنی هست! با حضور سیاهچاله ، نفخه ی صور در ورود همراه نفیری، اتمام این جهان را رقم می زند و ورود به تکینگی با نفیری آغاز می شود و خروج از تکینگی نیز با نفیری همراه نفخه ی صور در حالت معکوس ساعت شنی اتفاق می افتد. که قطعا خروج در نفیر و صور آخر،(فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ /المدثر۸﴾اشکالی نعل به نعل اشکال ورودی و جهان پیشین نخواهد داشت و بیان تغییرات زمین و خورشید و کرات سماوی پس از تکینگی و در خروج به جهان آخرت به لسان قرآن دلنشین و قابل فهم است که می فرماید:
یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿ابراهیم۴۸﴾
در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمانها (به کرات سماوی دیگر) تبدیل میشوند،
و آنها در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر میگردند.
و اسباب منظومه ای به غیر آن مبدل شده و زمین روشنایی خود را همچون گدشته از خورشید نخواهد گرفت؟! بلکه:
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا...﴿الزمر۶۹﴾
بله دمیدن آخری در صور ما را در خروج از تکینگی رهایی خواهد بخشید تا؛ فاذا هم قیام ینظرون:
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِیَامٌ یَنْظُرُونَ ﴿الزمر۶۸﴾
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ ذَلِکَ یَوْمُ الْوَعِیدِ ﴿ق۲۰﴾
وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ ﴿۲۱﴾
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿یس۵۱﴾
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۲﴾
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۵۳﴾
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۴﴾
یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا ﴿النباء۱۸﴾
وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ أَبْوَابًا ﴿۱۹﴾
وَسُیِّرَتِ الْجِبَالُ فَکَانَتْ سَرَابًا ﴿۲۰﴾
إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَادًا ﴿۲۱﴾
علم نیز این را مطرح کرده که چنین اتفاقی (سقوط در سیاه چاله) منظومه و سیاره ما را در یک جهان کاملا جدید و متفاوت وارد خواهد کرد.
وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿الکهف۹۹﴾
وَیَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَکُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ ﴿النمل۸۷﴾
آیا همانظور که در نفخه ای وارد سیاهپاله می شویم و در آن جا همه چیز جمع می شود در نفخه و نفیری دیگر از تکینگی بیرون خواهیم رفت و در عرصه ی محشر حاضر خواهیم شد؟!
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ ﴿الواقعه۶۲﴾
شما (که این) عالم نخستین را دانستید، چگونه متذکر نمیشوید (که جهانی بعد از آن است).
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَیَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ﴿الانعام۷۳﴾
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنْسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا ﴿طه ۱۰۵﴾
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿طه ۱۰۶﴾
لَا تَرَى فِیهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿طه ۱۰۷﴾
امروزه بشر همچون قوم نوح ، فرعون، عاد و ثمود تکبر علمی خود را به رخ جهانیان می کشد و با ادعاهای واهی آغاز و انجام جهان را تصادفی می پندارد و با تکذیب وحی در کتب ابراهیم ع و موسی ع و عیسی ع و محمدص ریشخند می کند لکن زمانی سکرات افق رویداد بر وی و جهان پیرامونش حاکم شد و با سر در تکینگی فرو رفت خواهد پرسید؟
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿القیامه۱۰﴾
آن روز انسان مى گوید راه فرار کجاست؟
منابع
سلام، مطالب را با دقت خواندم؛نکته اینه که قبلا من دقیقا به این مطالب شما رسیده بودم.ولی جایی نگفته بودم، چون احتمالی بود وهمیشه یک جایی برای اسنباطهای دیگر میگذارم، وصبورم تا حقیقت روشن وروشنتر شود. من هم معتقدم که سیاه چاله ای کشف نشده ونزدیک در مسیر منظومه ممکن است باشد و ممکن است که با قرار گرفتن در گرانش آن تمام حوادث قیامت رخ دهد. وچون زمان خارج از منظومه ما سرعت دیگری دارد چه بسا از آن منظر بسیار نزدیک است واز منظر ما فعلا در راهیم.در ظمن استنباط دیگرم هم این است که حوادث بعد از صور اول تا دوم زمان زمینی زیادی طول میکشد و از منظری دیگر روزی بیش نیست. همچنین انسانی که میمیرد قیامتش از منظر او بسیار نزدیک است اگرچه برای زنده ها طولانی باشد.اما هیچ کدام قطعی وتطبیقی نیست چون علم ما ناقص است.
براووو
مرحبا
احسنت
بسیار لذت بردم از خوانش این متن
و بسیاری از آیات برایم قابل فهمتر شد
ممنون
برکت باشد.