تحقیقی علمی در فهم معانی سبع سماوات/السماوات السبع/ السماوات و الارض از دیدگاه وحی در قرآن
- قسمت اول
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ/سوره ۲۱: الأنبیاء - 30
آیا کافران ندیدند که السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم ؟، و هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم، آیا ایمان نمیآورند!
تحقیق و تالیف : سید اسماعیل اسلامی
مقدمه
امروزه منظومه شناسان به این واقعیت علمی دست یافته اند که منظومه ها در کیهان ابتدا از باقی مانده ی انفجار یک ستاره ی بزرگ پدید می آیند . خاکستر ستاره ی منفجر شده ابتدا بصورت یک دیسک به هم بافته گردآوری شده و کم کم بر اثر دوران ذرات و اثر جاذبه ای، مراحل جدا سازی از سازه ی مرکزی رخ می دهد.
مراحل تشکیل خورشید چگال در مرکز و سایر سیارات با یک درصد چگالی کل، در اطراف خورشید، مطابق شکل فوق است. همانطور که ملاحظه می شود، منظومه در نهایت از یکدیگر باز و خلق می گردد!
مقاله حاضر ، تحقیقی علمی و قرآنی در ارتباط با فهم معانی سبع سماوات/السماوات السبع/ السماوات و الارض ، از دیدگاه وحی در قرآن و بررسی نجوم در کیهان شناسی است.
همانطور که می دانید کیهان ، خاستگاه حضور میلیاردها کهکشان و هر کهکشان(کاهکشان) خاستگاه حضور میلیاردها خورشید است. هر خورشید، مرکزی جهت مجتمع نمودن سیارات و حرکت آنها حول محور خویش است.
امروزه بشر با مطالعه در ماهیت هستی(دنیا) به دو پدیده اساسی بنام بوزون(انرژی) و فرمیون(ماده) پی برده است.کلیه سازندهای کیهانی مشهود و قابل سنجش ، از این دو پدیده حادث شده اند.
اجسام(ماده- مواد) از ابر پیکره ها تا خرد ذره ها همچون : خوشه ها، کهکشانها، سیاهچاله ها ، ستارگان، سیارات، اقمار، دنباله دارها، سحابی ها، شهابها،کوهها،ابرها،آبها،خاکها،گیاهان ،حیوانات،عناصر،مولکولها، اتمها، ذرات بنیادی و کوارکها ذاتا فرمیونی بوده و چون بعد دارند تقسیم پذیرند و سنگ بنای آنها کوارک-لپتون(الکترون+میو آن+نوترینو) است.
خرد ذره ها و زیر خردذره های ناظم کیهانی همچون: گراویتونها، الکترومغناطیس، نیروی اتمی ضعیف و قوی ، ذاتا بوزونی بوده و عامل انرژی و نیرو می باشند که در بین فرمیونها جاری و ساری اند.
تبدیل این دو به هم از قواعد شناخته شده ای تبعیت می کند(ماده به انرژی و بالعکس).
زمین ، سیارات و مابین آنها(در میلیاردها کهکشان) محل سکونت و آمد و شد انواع شعور مخلوق الهی(از قبیل ساکنان آسمانها، سپاهیان آسمان ، ملائک، گونه های متفاوت جن و گونه های متفاوت انسانها) هستند.
آیات آخرین وحی در ارتباط با معانی قابل فهم و رویت بشر با کلمات رایج قوم عرب (لسان قوم) به تعلیم و تربیت پرداخته است. و این آیات را ذکری جهت عالمیان قرار داده است(ان هو الا ذکری للعالمین).
آیا شناخت امروزی بشر در ارتباط با کیهان از تقسیم بندی قرآن تبعیت می کند؟ و یا قرآن نیز تقسیم بندی کیهان را به کهکشانها و کهکشانها را به منظومه های خورشیدی(ستاره خورشید و 8 سیاره آن ، بیشتر و یا کمتر) و منظومه ها را به منظومه های سیاره ای(مشتری و 62 قمر آن، بیشتر و یا کمتر) می پذیرد؟
بررسی شعور بشری و غیر بشری را تا مرز ملائک تشریح کردیم و دیدیم که زمین و کرات سماوی و مابین آنها مأمن حضور میلیاردها گونه جن، انس، گیاه، کوه و حیوانات است! و به این درک رسیدیم که حضور شعور به گیتی بشر یعنی تکه سنگی تقریبا کروی به نام زمین در منظومه ای بنام خورشید محدود نمی شود. و فهمیدیم که بذر شعور حیوانی، گیاهی، سماوی، انسانی و جنیان در میلیاردها میلیارد ستاره کهکشانی و فرا کهکشانی گسترده شده است.
نکته :
جهت شناسائی حقیقت کیهان ناچاریم تعاریف وحی از دخان – بدخان ، النجوم- النجم- بالنجم ، فلک، البروج- بروجا ، القمر- قمرا- للقمر، الکواکب- کوکبا - کوکب، السماء - سماء ، سماوات، السماوات و الارض – ارض- ارضی – للارض ، کرسیه ، بمصابیح،مصباح،شهاب ثاقب، النجم ثاقب ،الشمس- بالشمس- شمسا- للشمس، العرش- عرش- عرشه، السماوات السبع ، سبع سماوات ، اقطار السماوات ، سبع طرائق ، شهاب – شهابا- شهبا ، سبعا شدادا ، کسفا را در کشفیاتمان و تعاریفمان از هستی، کاهکشان، ستارگان، سیارات، اقمار، سحابیها، دنباله دارها، سنگهای آسمانی و سایر اجرام سماوی مورد تدقیق مجدد قرار دهیم و همترازی این لغات و کلمات را به دقت بررسی نمائیم.
معنی و منظور از هفت آسمان(سبع سماوات/السماوات السبع ) در قرآن چیست؟
جایگاه السماوات و الارض در فهم معانی امروزین کیهان شناسی /نجوم چگونه خواهد بود؟
چنانچه آیات وحی را به زبان مادری مطالعه کنیم و با بی حوصلگی از آن نگذریم، متوجه می شویم که با چه اقیانوس متلاطم و عظیمی در ارتباط هستیم و غبطه میخوریم که ای کاش به زبان عربی همچون فارسی تسلط داشتیم و در این اقیانوس، همواره به شنا و غواصی می پرداختیم و کام بر سینه حقیقی می نهادیم.
چنانچه با بضاعت موجود به آیات دقت نمائیم ، خواهیم یافت که جملات وحی ما را به تفکر در خلق السماوات و الارض ترغیب کرده اند:
الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار(آل عمران/191):
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد می کنند و در خلق آسمانها و زمین تفکر می نمایند....
و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض جمیعا منه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون(جاثیه/ 13):
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را مسخر شما ساخته،در این نشانه هائی ست برای قومی که تفکر کنند.
توجه:
لذا آنچه در پی می آید، صرفا برداشتی آزاد جهت تفکر و فهم آیات سبع سماوات/السماوات السبع و السماوات و الارض است. تا نظر اندیشمندان چه باشد!
منظور از السماوات السبع ، سبع سماوات و السماوات و الارض در قرآن چیست؟
آیا می توان گفت که قرآن کلونی های السماوات و الارض را واحدی بنیادی در تقسیم بندی منظومه های خورشیدی در کهکشانها اعلام داشته است؟ بعنوان مثال دانه ی انگور با تمام متعلقاتش در یک خوشه و تمامی خوشه ها بر یک پایه درخت مو قرار گرفته اند.
آیا آیات وحی، منظومه ما را با نام زمین(الارض) و هفت سیاره(سبع سماوات) نامیده است؟
با مطالعه کتب و مقالات و تحقیق چندین ساله در زمینه مباحث ستارگان و سیارات ، همواره خواهان درک این موضوع بوده ام که منظور از السماوات السبع ، سبع سماوات و السماوات و الارض در قرآن چیست؟
تسبح له السموات سبع و الارض و من فیهن و ان من شیئ الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحم انه کان حلیما
غفورا (اسراء/44).
آیا می توان گفت هر گاه سخن از سبع السماوات است، منظور منظومه ی خورشیدی ماست و هر گاه سخن از السماوت و الارض می آید، منظور شکل کلی منظومه های فرا خورشیدی در کهکشان ما و تمامی کهکشانهاست؟
- پس از بررسی آراء گوناگون و تدقیق و مطالعه فراوان به این نتیجه رسیدم که لغت سماوات/السماوات و الارض می بایست جایگاهی منظومه ای را دارا باشد که البته برخی از علما نیز به آن اشاره داشته اند لکن در ترجمه ها بکار برده نشده است!
بدین منظور و بدور از تحمیل نتیجه فوق، به بررسی نظرات و فرضیات مختلف در درک السماوات السبع ، سبع سماوات و السماوات و الارض خواهیم پرداخت.
ما در سیر حصول به نتیجه، معانی غالب و فرضیات برداشت شده از کلمات سبع سماوات/السماوات السبع را به طور علمی به قضاوت خواهیم نشست.
و در پایان فرضیه ی یکسان بودن معنی السموات والارض را با منظومه ی سیاره ای بررسی خواهیم کرد(انشاءالله).
سبع سماوات/السماوات السبع، السماوات و الارض- السماء/سماء
اقوام و پیروان ادیان و طوایف گوناگون چه در گذشته و چه در حال، باورهای مختلفی در باره آسمان(السماء/ سماء- سپهر) و آسمانها(سماوات/السماوات) داشته اند و فرضیه های گوناگونی نیز مطرح شده است.
آسمان/سپهر
همی بر شد ابر و فرود آمد آب همی گشت گرد سپهر آفتاب (فردوسی)
سپهر بمعنای آسمان و آسمان گوژپشت است. در پارسی باستان، سپیثره(سپهرداد، آسمان آفریده) و در پهلوی، هوسپیتر و سپیهر که مستقیما از سانسکریت سویتر آمده به معنی مایل به سفیدی ذکر شده است (تازی فلک).
معادل واژه «آسمان/سپهر» در عربی «سماء» است به معنی «آنجه در بالا جای دارد، سقف یا سایبان» . سما ماخوذ از سماوات(=السموات ، جمع سماء) به معنی بلندی بوده و در بر گیرنده معانی زیر می باشد:
آسمان خانه، آسمان هرچیز، سایه بان، پرده سقف خانه، پشت اسب، ابر، ابر بلند و گیاه .
تکرار در قرآن
در قرآن کریم آسمان، گاه به صورت مفرد سماء(2 بار)، السماء(118بار) و گاه بصورت جمع سماوات(5 بار)، السماوات(185 بار) بکار رفته است . در بسیاری از موارد آسمانها همراه با زمین (السماوات و الارض/180 بار) یاد شده است.
«هفت آسمان» - سبع سماوات در پنج آیه (الملک /3- بقره/29- فصلت/12- نوح /15 - طلاق/12) و السماوات السبع در دو آیه( اسراء/44 – مومنون/86) جمعا در هفت آیه آمده است .
در این قسمت به سه فرضیه ی مشهور و مطرح شده در باره هفت آسمان (سبع سماوات/السماوات السبع )خواهیم پرداخت:
فرضیه ها :
· فرض اول – منظور از هفت آسمان(سبع سماوات/السماوات السبع ) ، هفت لایه جوی بر فراز زمین است.
فرض دوم – منظور اینست که منظومه شمسی و هشت سیاره آن، کهکشان راه شیری و دویست میلیارد ستاره آن و کل جهان قابل رویت ما با میلیاردها کهکشان ، تنها یک آسمان بوده (آسمان سفلی ) و بعد از آن آسمانهای ششگانه علیائی (اعلی و ملکوتی) قرار دارند که خارج از فهم و رویت بشر عادی ست.
· فرض سوم – منظور از هفت آسمان(سبع سماوات/السماوات السبع ) ، هفتسیاره غیر از زمین در منظومه شمسی است. و منظور از السماوات و الارض می تواند کلونی های منظومه ای اعم از منظومه ی شمسی و سایر منظومه های فرا خورشیدی باشد.
ادامه دارد...
من طرفدار فرضیه دوم هستم !