اعوذ بالرحمن من همزات الشیاطین
ما به اله یکتائی که فعال لما یرید(بروج/16) است؛ چقدر باور داریم؟
اگر آیه ان ربک فعال لما یرید(هود/107) پذیرفتنی است؛ آیا چنانچه پرده ی حجاب از چشمان برخی از همنوعان بشری ما کنار رفته باشد و به شهودی در باره ی مخلوقاتی متفاوت در همین سرزمین نائل آمده باشند، ما نیز شرح بیان ایشان را باور خواهیم کرد؟
و باور خواهیم کرد که :
و ربک یخلق ما یشاء و یختار ما کان لهم الخیره سبحان الله و تعالی عما یشرکون(قصص/68):
پروردگار تو هر چه بخواهد می آفریند، و هر چه بخواهد بر می گزیند؛ آنان اختیاری ندارند؛ منزه است خداوند، و برتر است از همتایانی که برای او قائل می شوند!
اگر می پذیرید که :
... کذالک الله یخلق ما یشاء اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون(آل عمران/47)، پس کلمات زیر را پی بگیرید:
چند وقت پیش در جستجوی اینتر نتی خود، با عنوان کتابی بنام دنیای اسرار آمیز جن و پری نوشته ی ژانت بورد و ترجمه ی نفیسه معتکف آشنا شدم . بلافاصله درخواست اینترنتی خرید آنرا دادم و خوشبختانه کتاب، بدستم رسید. این کتاب، رویت ووروجکها، جانداران بالدار کوچک و گزارشات انواع انسان گونه های موجوداتی با اندازه ی کمتر از یک وجب تا 120 سانتیمتری را که در انگلیس و ایرلند؛ توسط عده ای از مردم ، مشاهده شده است ؛ شرح می دهد. از طرفی، داستانهای جذاب و جالبی را در مورد حقایق شهودی مردم، پیرامون مشاهده ی ووروجکها، از پیش از قرن بیستم تا کنون را جمع آوری کرده است.
دنیای اسرار آمیز جن و پری
نوشته ی ژانت بورد
ترجمه ی نفیسه معتکف
انتشارات نسل نو اندیش- سال 86
تلفن 88942247
خرید اینترنتی از: www.adinehbook.com
پس از مطالعه ی کتاب و همزمان با مطالعه ی قرآن و مشاهده ی مجدد مستند
The Elegant Universe ، کلیات مقاله ی زیر در ذهنم نقش بست که تقدیم پویندگان ماوراها می کنم- شاد باشید.
قصد دارم از آمیختن علم نور کوانتوم، علم نور آسمانی (قرآن با مجد و عظمت) و مشهودات بشری، راهی را بسوی پذیرش ماوراء بگشایم(انشاءالله).
1- تجربه ای عجیب ولی حقیقی در آرکانزاس-1920میلادی
در اوایل دهه ی 1920، دختر و پسری که در فلاکتون، آرکانزاس زندگی می کردند، در بعد از ظهر یکشنبه ای آرام در شهری ساکت و بی سر و صدا قدم می زدند. تمام مردم شهر برای تماشای بازی بیسبال رفته بودند.آنان از راه میان بر، خود را به محوطه ای پر از درخت کاج می رسانند و نقل می کنند که:
در فاصله ی حدود صد متری جنگل به جویباری برخوردیم که هیچ کدام از ما به یاد نداشتیم قبلا آنرا دیده باشیم. رودخانه ای باریک بود و نه چندان گود، که آبی زلال در آن جریان داشت و تا سر زانوی ما می رسید. نتوانستیم از خیر آن بگذریم. کفش و جورابمان را در آوردیم و به آب زدیم.
وقتی به آن طرف رودخانه رسیدیم، به منظره ای بر خوردیم که در عمرمان نظیرش را ندیده بودیم. در زمین آنجا از خار و خاشاک و درختان کاج و گیاه بد بوی بابونه خبری نبود و صدای جیک جیک گنجشکان به گوش نمی رسید.
به نظر می رسید خاک آنجا مرطوب تر و شنزار است. هیچ یک از درختان و گیاهان را نمی شناختیم. در مردابی که آنجا بود، گیاهانی شبیه سرخس ولی با برگهای بمراتب بزرگتر دیده می شد. پرندگانی شبیه غاز هم دیدیم که گردنشان کمی درازتر و پرشان پرپشت تر بود.از درختی به درخت دیگر می پریدند و حرکتشان مار پیچی بود.
من و روبی از آن مکان عجیب و غریب ترسیده بودیم. گیج و سردرگم دست در دست یکدیگر در مسیری که به زمین بیسبال می رسید، راه می رفتیم. در مرز آن سرزمین عجیب، کمی پیش رفتیم و از دور زمین بیسبال و دوستانمان را دیدیم.
حالت ضعف و خستگی به ما دست داده بود و تمام صحنه ها آشنا به نظرمان می رسید.صدای دوستانمان را ضعیف و گنگ می شنیدیم. آنان متوجه ما نشدند. مسابقه را تماشا کردیم تا تمام شد و آنان از دید ما غیب شدند.
متفکر و افسرده برگشتیم و از رودخانه ای که بنا نبود آنجا باشد، رد شدیم و دنیای رویائی ما از نظر مان محو شد.
2- نظر قرآن( با مجد و عظمت) در باره ی حضور چشمه سارها، درختان و مخلوقات هوشمند در موازات دنیای ما چیست؟
ما در سوره ی رحمن به وضوح شاهدیم که گروه جانداران نامرئی(جن) و انسان، هردو در آخرت، به باغاتی جداگانه و مخصوص خویش وعده داده می شوند. تفاوت این باغات در چیست؟ آیا باغات ، رودخانه ها و چشمه های ما در این دنیا نیز در موازات یکدیگر متفاوتند، همانطور که اهالی فلاکتون ترسیم کرده اند؟
آیا تابحال کتاب قرآن خود را از روی سر و داشبورد ماشین و طاقچه ها برداشته اید! و یکبار، فقط یکبار با اندیشه و به زبان مادری ، آنرا مطالعه کرده اید؟ اگر جوابتان منفی است، هنوز فرصت دارید! نترسید، آنرا بخوانید و خوب بیندیشید. من به شما اطمینان می دهم که این کتاب را برای اندیشیدن و تفکر بر جهانیان نازل کرده اند و نه چیز دیگری!
(البته اصل عربی آن جهت محفوظ ماندن از تحریفات ترجمه ای لازم است).
سوره رحمن:
(ترجمه بر گرفته از سایت شبکه امام رضا-ع با اندکی تصرف)جهت تدقیق به متن عربی رجوع فرمائید.
[خداى] رحمان
گناهکاران به نشانه هایشان شناخته می شوند، پس آنان را به موهاى پیش سر و به پاهایشان می گیرند [وبه آتش می اندازند
آیا همانطور که در آخرت ذکر شده است ، در این دنیا نیز دو سرزمین با دو نوع رودخانه ها، دو نوع درختان، دو نوع میوه ها ، دو نوع پرندگان و دو نوع مخلوقات در موازات یگدیگر حادث شده است؟
براستی جنیان کیستند و دنیای آنها در کدام پوسته از دنیای ما وجود دارد؟
چرا آنها ما را می بینند از جائی که ما آنها را نمی بینیم؟ و چگونه بدون آمادگی قبلی ، حجاب از چشمان عده ای می افتد، و دنیای موازی آنها را به وضوح نظاره می کنند؟ و پس از بازگشت، احساس می کنند از خواب و خلسه بیرون آمده اند!
3- علم - نور کوانتوم (نظریه جهان های موازی )
آیا علوم تجربی، در آزمونهای خود رد پائی از جهان جنیان یافته اند؟
اندیشه وجود جهانی موازی، نظیر آنچه که در بالا شرح آن رفت، عجیب و غیر معقول به نظر میرسد، اما آنگونه که از قرائن بر میآید، علاوه بر اثبات قرآنی و شهود تجربیات فردی ، انگار در علوم تجربی نیز، رد پاهائی از دنیای جنیان یافته شده است!
جدال فیزیک و متا فیزیک
با این تعریف از جهان، ممکن است شما تصور کنید که مفهوم جهان چند گانه تا ابد در محدوده قلمرو متافیزیک باقی خواهد ماند.
اما باید توجه داشت که مرز میان فیزیک و متا فیزیک را این مسأله که یک نظریه از لحاظ تجربه قابل آزمون است، یا خیر تعیین میکند، نه این موضوع که فلان نظریه شامل اندیشههای غریب و ماهیتهای غیر قابل مشاهده است. مرزهای فیزیک به تدریج با گذر زمان فراتر رفته و اکنون مفاهیمی بسیار انتزاعی تر نظیر : زمین کروی ، میدان الکترو مغناطیسی نامرئی ، کند شدن گذر زمان در سرعتهای بالا ، فضای خمیده ، سیاهچاله ها و جهان های موازی بر پوسته های متفاوت ریسمانی را در بر گرفته است. طی چند سال اخیر مفهوم جهان چند گانه با خروج از مرز متافیزیک، جزء اصلی تحقیقات فیزیک، فهرست شده است. پایه این اندیشه بر نظریاتی است که امتحان خود را به خوبی پس دادهاند. نظریاتی همچون نسبیت و مکانیک کوانتوم !
دانشمندان تا کنون چهار نوع جهان موازی متفاوت را تشریح کردهاند. هم اکنون پرسش کلیدی وجود یا عدم وجود جهان چند گانه نیست، بلکه سوال بر سر تعداد سطوحی است که چنین جهان هائی میتوانند داشته باشند. یکی از نتایج متعدد مشاهدات کیهان شناسی اخیر، این بوده است که جهانهای موازی ، دیگر مفهومی خیال پردازانه و یا انتزاعی نیستند. به نظر میرسد که اندازه ی فضا بینهایت است. اگر اینگونه باشد، بالاخره در جایی از این فضا هر چیزی که امکان پذیر باشد، واقعیت خواهد یافت. اصلاً مهم نیست که امکان پذیری آن تا چه حد نامتحمل و نادیدنی است.
تمامی اینها، بررسیهای فیزیک حقیقی و واقعی هستند، که پای خود را از گلیم فیزیک خارج کرده اند و به دنیای به اصطلاح نامفهوم متافیزیک وارد شده اند. (گردآوری با دخل و تصرف : رشد)
مشاهده ی مخلوقاتی کوچک همچون ووروجکها( به کتاب دنیای اسرار آمیز جن و پری نوشته ی ژانت بورد و ترجمه ی نفیسه معتکف رجوع کنید) و یا حضور میلیونها گزارش رویت بشقاب پرنده و نیز تذکر متوالی ادیان در کتب مختلف تورات ، انجیل و قرآن در خصوص جانداران نامرئی/جن ؛ هیچ فیزیک دانی را متقاعد به حضور جهان های موازی نکرد.
سوال اساسی اینطور مطرح می شود که مشاهده ی کدام آزمون ، سر اساتید فیزیک و علوم تجربی را در مقابل حضور رونوشتهای متفاوتی از حیات در همین کره خم کرده است؟
نظریه ابر ریسمانها
بشر همواره در تلاش بوده تا یک ارتباط منطقی بین اجسام بزرگ نظیر زمین و خورشید و ذرات ریز که بعدها اتم و ذرات زیر اتمی خوانده شد بیابد. نمونه بارز این تلاشها را می توان در نظریه اتمی دموکریتوس و عناصر چهار گانه آب، آتش، خاک و هوا مشاهده کرد. اما تمام این کوششها بیشتر جنبه ی فلسفی داشتند و با برداشت امروزی که ما از علم داریم(آزمون پذیری و مشاهده)، دارای اعتبار علمی نبودند. نخستین کوشش علمی را می توان در آزمایشهای گالیله مشاهده کرد که بعداً توسط نیوتن بیان و شالوده ی فیزیک را تشکیل داد.
پس از اثبات نظریه اتمی ماده و مشاهده اینکه اتم خود نیز از ذرات دیگری تشکیل شده، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا قوانین حاکم بر جهان اجسام بزرگ را به ذرات زیر اتمی تعمیم دهند که مدل اتمی بور یک نمونه ی بارز این تلاشها است.
بعدها که مکانیک کوانتوم مطرح و ذرات زیر اتمی مورد بررسی دقیق قرار گرفت، مشخص شد که مکانیک کوانتوم نظریه ساده ای نیست و نمی توان رفتار ذرات زیر اتمی را با اجسام بزرگ مقایسه کرد. رفتار اجسام بزرگ بخوبی در مکانیک کلاسیک قابل توضیح می باشند. اما برای توضیح ذرات در مکانیک کوانتوم به یک بینش جدید نیاز است.
برای شکل دادن به پایه بینش خود در مکانیک کوانتوم، باید به خصوصیات مولکولها، اتمها و سایر ذرات زیر اتمی توجه کرد. این ذرات بسادگی و با سرعت زیاد از مکانی به مکان دیگر نقل مکان می کنند و همین امر پایه اصل عدم قطعیت هایزنبرگ را تشکیل می دهد.
QM1 ذرات، نقاط مادی اجسام بزرگ نیستند که با سرعت ثابت حرکت می کنند.
QM2ذرات دارای یک ویژگی مشترک می باشند که آنرا اسپین می نامیم و به حالت های زیر قابل تقسیم است:
اگر ذره در یک حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین صفر است.
اگر ذره در دو حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین یک دوم است.
اگر ذره در سه حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین یک است.
اگر ذره در پنج حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین دو است.
ذراتی که دارای اسپین درست (صفر، یک و دو) هستند، بوزون(عامل انرژی) نامیده می شوند.
ذراتی که دارای اسپین نادرست (یک دوم و سه دوم.. ) هستند، فرمیون(عامل ماده) نامیده می شوند.
در مکانیک کوانتوم نیروها توسط بوزون ها حمل می شوند.
فوتون با اسپین یک، نیروی الکترومغناطیسی را حمل می کند.
:Vectorboson (W,Z) با اسپین یک، نیروی هسته ای ضعیف را حمل می کند.
: Gluon (A)با اسپین یک، حامل نیروی هسته ای قوی است.
همچنین گراویتون با اسپین دو حامل نیروی گرانش است (که تا به حال مشاهده نشده است).
SR1: علاوه بر این یک محدودیت دیگر بر رفتار ذرات اعمال می شود که ناشی از نسبیت خاص است که به موجب آن هیچ جسم یا ذره ای نمی تواند با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت کند و این محدودیت مدل استاندارد است(البته این فرضیه جدیدا به چالش گرفته شده است).
Quantum Field Theory, QFT: به طور کلی می توان گفت که نظریه میدان کوانتومی بر پایه:QM1, QM2, SR1شکل گرفته است.
نسبیت عام
در مدل استاندارد ، ساختمان ماده مورد بررسی قرار می گیرد و نیروهایی مورد بحث قرار می گیرند که در هنگام بررسی اجسام، خنثی شده اند. نیروهای هسته ای برد کوتاهی دارند و نیروی های الکترومغناطیسی نیز در ساخمان ماده خنثی شده اند. بنابراین ما در مکانیک کوانتوم نمی دانیم چرا سیب سقوط می کند و این پدیده در نسبیت عام مورد توجه و توضیح قرار می گیرد.
در نسبیت عام گرانش، یک نیروی اساسی نیست بلکه اثر هندسی ماده بر فضای اطراف است. بنابر نسبیت عام، ماده به فضای اطراف خود انحناء می دهد.
تلاشهای زیادی انجام شده است که مکانیک کوانتوم و نسبیت عام را ادغام کرده و به عنوان یک نظریه واحد بیان کند که آنرا unified Field Theory می نامند. در واقع Unified Field Theory باید با مدل استاندارد تطبیق کند و بتواند نسبیت عام را نیز شامل شود.
در نظریه ی ریسمانString Theory) )به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم , مثلا الکترون را می توان مانند یک النگو رشته ای بدانیم که دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای تشکیل داده است. علت بوجود آمدن این نظریه این بود که گرانش با کوانتوم مشکل دارد. همچنانکه گفته شد در دنیای ما چهار نیروی اصلی بنامهای الکترومغناطیسی، هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و گرانشی وجود دارد. سه نیروی اول به ترتیب می توانند با هم در انرژیهای بالا متحد شوند و یک نظریه واحد داشته باشند. یعنی انشعاباتی از یک نظریه ی اصلی باشند. اصطلاحاٌ می گویند این سه نظریه در انرژیهای بالا تقارن دارند و در انرژیهای معمولی دچار شکست خودبخودی تقارن می شوند. اما چهارمین نیروی اصلی یعنی گرانش دو مشکل اساسی دارد. یکی وحدت نیافتن با سه نیروی دیگر و دیگر اینکه اگر ذرات را نقطه ای در نظر بگیریم، سطح مقطع برهم کنش نیروی گرانشی بین دو ذره ی نقطه ای که بهم نزدیک می شوند طبق نظریه ی کوانتومی بی نهایت بدست می آید. از اینرو ذرات بصورت ریسمانهای یک بعدی در نظر گرفته شدند. مثلا الکترون یا کوارکها همگی ریسمانهای بسته و حلقوی با شکلهای مختلفند. در این تصورجدید، دیگر برهم کنش ذرات در زمان و مکان خاص رخ نمی دهد بلکه شما دو حلقه دارید که در فضا بهم نزدیک می شوند و با عکسبردای تخیلی یک پوسته به شکل شلنگ نمایش داده می شود. مثل اینکه دو شلنگ بهم برخورد کرده باشند و دو شلنگ جدید بوجود آورده باشند. در این نظریه هم وحدت میسر است و هم بینهایتهای گرانش کوانتومی برطرف می شود.
اما در واقع یک ریسمان از چه چیزی ساخته شده است؟
یک ریسمان یک مقدار کوچک انرژی است و در اینجا هیچ چیزی کوچکتر از این مقدار انرژی نیست. (منبع : آفتاب )
تئوری ریسمان چیست؟
رشته سیمهای گیتار را تصور کنید که با کشیده شدن در طول گیتار کوک شدهاند؛ بسته به آنکه سیمها چقدر کشیده شوند و تحت فشار قرار گیرند، نتهای موسیقی مختلفی بوسیله آنها ایجاد میشود. میتوانیم این نتهای موسیقی را «حالتهای برانگیخته» سیمهای گیتار تحت کشش بنامیم.
به طور مشابه در تئوری ریسمان ذرات بنیادین که در شتاب دهندهها مشاهده میشوند را میتوانیم نتهای موسیقی و یا همان «حالتهای برانگیخته» فرض کنیم.
در تئوری ریسمان همانند نواختن گیتار، ریسمانها باید تحت کشش قرار بگیرند تا برانگیخته شوند. اگرچه ریسمانها در تئوری ریسمان در فضا-زمان شناور هستند و مانند گیتار مقید نیستند ولیکن با این حال آنها کشش دارند، کشش ریسمان در تئوری ریسمان همانطور که در قبل گفتیم با کمیت :
شناخته میشود و در آن α´ با مربع مقیاس طول ریسمان متناسب است.
اگر تئوری ریسمان، تئوری گرانش کوانتوم باشد، پس متوسط اندازه ریسمان باید چیزی نزدیک به مقیاس طول گرانش کوانتوم باشد که طول پلانک نامیده میشود و حدود 10-^33 سانتیمتر می باشد( آنها 100 میلیارد میلیارد بار از پروتون کوچکتر ند). متاسفانه این بدان معناست که ریسمانها به حدی برای دیدن با تکنولوژی فعلی فیزیک ذرات، کوچک هستند که فیزیکدانان مجبور به ابداع روشهای جدیدی برای آزمایش تئوری شده اند.
تئوری ریسمان در اصل برای توصیف روابط میان جرم و اسپین ها پیشنهاد شده بود. در تئوری ریسمان، ذرات از برآشفتگی ریسمانهای بسیار ریزی بوجود میآمدند؛ یک ذره که از این برآشفتگیها بر میخواست، ذرهای بود با جرم صفر و دو واحد اسپین.
موفقیتی که تئوری ریسمان داشت این بود که در مدل دیاگرامهای فاینمن، دیاگرامها به سطوح صاف دو بعدی تبدیل میشدند و انتگرالهای روی سطح، دیگر مشکل فاصله صفر را نداشتند.
تئوری ذره ای/ تئوری ریسمان :
(منبع: انجمن فیزیک دانان جوان)
ابعاد اضافی
نظریه ی ریسمان ادعا می کند که دنیای ما ، ده (10)بعدی ست. یعنی نه(9) بعد مکانی و یک بعد زمانی دارد. این برخلاف تجربیات ماست. یعنی ما فکر می کنیم که در دنیایی با سه بعد مکانی و یک بعد زمانی زندگی می کنیم. به همین دلیل توجیه می کند که شش بعد اضافی در واقع در دنیای ما وجود دارند ولی فشرده شده اند. فشرده شدن یعنی اینکه مثلا شما یک شلنگ را از فاصله ی دور بصورت یک بعدی می بینید اما از نزدیک بصورت یک استوانه ی دو بعدی.
آیا به همین دلیل است که ما دنیای موجوداتی نامرئی را که کتب ادیان و مشاهدات میلیونها انسان از آن سخن می گوید را نمی بینیم
پوسته ها
یک پوسته چیزی است که یک ریسمان روی آن قرار دارد. فرض کنیم یک پوسته یک فضای سه بعدی است(مانند فضای ما). بعد فرض کنیم میدانها روی این پوسته ها هستند. فوتون روی این پوسته هاست و شش بعد دیگر تاریک است. فوتون فقط روی این پوسته ها زندگی می کند. و ما ابعاد اضافی را نخواهیم دید.
همچنین گراویتون در همه ی فضا وجود دارد. کنش ذرات با گراویتون در نه بعد انجام می شود. اثر گراویتون در این ابعاد اضافی آنقدر کوچک است که ما فقط آثار گرانش را مشاهده می کنیم.و چیزی از آن را نمی بینیم.
آیا بزودی جهان تکنولوژیک ما ، ابعاد تازه ای از حیاتی سراسر شعور را در موازات عالم ما معرفی خواهد نمود؟
چه زمان، پاسخی علمی برای خاطرات فلاکتون آرکانزاس و یا ترجمه ی سوره ی جن خواهیم یافت؟
هو الله الخالق الباریء المصور...(حشر/۲۴)
بلی و هو الخلاق العلیم(یس/۸۱).